ماه عسلی که تلخ شد
بسم الله الرّحمن الرّحیم
برای دانلود (بارگیری) تیتراژ برنامه های « ماه عسل ۸۸ » و « کوله پشتی » به انتهای یادداشت مراجعه فرمایید.
سال ۸۳، اولین سالی بود که فرزاد حسنی را شناختم. اول دبیرستان تمام شده بود و در فکر انتخاب رشته بودم. یادم نمی رود در تابستان وقتی که بعد از ظهرها از کلاس زبان به خانه برمی گشتم، عمداً و با دقت داخل مغازه های در مسیر را نگاه می کردم تا ببینم مخاطبین کوله پشتی فقط هم سن و سالان ما هستند، یا جوانان، میانسالان یا حتی سالمندان نیز می توانند مخاطبین این برنامه باشند. خیلی برایم جالب بود که چرا یک مرد ۴۰-۵۰ ساله، می نشیند و برنامه ای که مهمانی ۱۵، ۱۶ ساله دارد را با اشتیاق تماشا می کند. مدال آوران کنکوری و المپیادی ها به کنار، که شاید بزرگسالان در چهره ی آنان، در جست و جوی رؤیاهای تحقق نیافته ی خود بودند و دوست داشتند برای دقایقی هم که شده، خودشان را جای آن نوجوانان به اصطلاح موفق بنشانند و لذت ببرند از این رؤیاپردازی ها، ولی مثلاً نوجوان ۱۴، ۱۵ ساله ای که ورقه های ضد زنگی از جنس طلا را اختراع کرده بود، برای مخاطبین چه جذابیتی می توانست داشته باشد (این قدر برایمان جذاب بود، که بعضی قسمت هایش از یادم نمی رود)؟! هرچه تقلا کردم تا دلیل دیگری بیابم، نشد. این یک واقعیت بود که کوله پشتی، بر روی شانه های فرزاد حسنی جلوه گری می کرد. صدای رضا صادقی از آن جا انسان را به وجد می آورد و حال و هوای تابستان را زنده می کرد، که شعر فرزاد حسنی در آن تیتراژ دمیده شده بود. آن تیتراژ از آن جا نشاط بخش شده بود و به دل می نشست، که پس از آن همه منتظر تماشای اجرای فرزاد بودند. همه منتظر بودند تا او را ببینند. مهمانان بهانه بودند. مردم می خواستند ببینند این بار او با کدام مهمان، چگونه تا می کند. حکایت، حکایت مسابقه ی هفته بود؛ با این تفاوت که این یکی روزانه بود. بالأخره اگر کسی شاگرد مرحوم منوچهر نوذری باشد و بویی از استادش نبرده باشد، واقعاً جای بسی تعجب دارد. آیا واقعاً مردم مسابقه ی هفته را برای افزایش اطلاعات عمومی شان تماشا می کردند یا به عشق منوچهر نوذری؟! داستان کوله پشتی هم همین بود.
دقیقاً به یاد دارم که از همان ابتدا، همان اندازه که اجرا و معلومات فرزاد حسنی، برایم جذاب بود، نحوه ی پیرایشش (شاید هم آرایشش)، دافعی قدرتمند به نظر می رسید. با این وجود که در این قسم مسائل ناشی بودم، همان بار اول که دوربین از چهره ی فرزاد حسنی، نمایی بسته گرفت، ابروهایش بسیار جلب توجه می کرد. از اهل فن پرسیدم و مطمئن شدم که زیر ابروهای اصلاح کرده ی ایشان، به اندازه ی توانایی بالای ایشان در اجرا، نقل و نبات بحث ها شده است. هر که او را می دید، می گفت: « دیدی این مجریه زیر ابروهاشو بر می داره؟! » از این عملش واقعاً نفرت داشتم، اما درمجموع از اجرایش لذت می بردم. همیشه حرف مفیدی برای گفتن داشت و می توانستی جمله ای مذهبی، علمی، فرهنگی، هنری، اجتماعی و یا من در آوردی بیاموزی.
خلاصه سرتان را درد نیاورم. کوله پشتی ۱ و ۲ و ۳ می آمدند و می رفتند و تابستان های ما را بهاری می کردند، تا رسیدیم به کوله پشتی منحوس ۸۶ و آن قسمت معروفی که مهمانش سردار احمدرضا رادان بود و آن شد که دیدید. پس از آن دو قسمت اجرای فرزاد حسنی با سردار رادان، آخرین کوله پشتی اش را با آقای سعید مرتضوی به روی آنتن می برد. شب بعد وقتی داشت آماده می شد که به استودیوی جام جم برود، تهیه کننده ی برنامه با وی تماس می گیرد که از امشب دیگر شما تشریف نیاورید؛ به همین راحتی! فرزاد حسنی در همان روزها مشغول به اجرا در برنامه های شبکه های جام جم بود. گویا فقط ایرانی ها داخل کشور لیاقت دیدن او را نداشتند یا برای ایرانی های خارجی نیازی به اعمال ممیزی نبود.
در ایام ماه مبارک رمضان، دو سالی مهمان خانه ها شد. اما پس از سال ۸۶، ماه عسل نیز حلاوت سابقش را از دست داد و بدون مبدعش مهمان خانه ها شد. برنامه ی ماه عسل نیز برای وی با سرنوشتی مشابه به پایان رسید. البته این بار، دعوای وی گویا با تهیه کننده ی برنامه بود و نه با سازمان، شبکه ی ۳ و یا نیروی انتظامی. به یاد دارم که همان ایام، این شایعه که دلیل قهر او از برنامه، به خاطر دکور برنامه بوده است قوت گرفت. گویا او می گفته که باید روی میز سفره ی افطار را بچینیم و برنامه را اجرا کنیم و تهیه کننده می گفته که باید روی زمین سفره را بچینیم. آخرش هم دقیقاً نفهمیدم چه شد. بگذریم.
دو سالی هم احسان علیخانی مجری و گاهی (!) تهیه کننده ی ماه عسل شد تا این که او هم سال پیش به نحوی حماسی از مردم خداحافظی کرد. البته حداقل او مهلت خداحافظی پیدا کرد ولی نتوانست دور افتخار بزند. شاید شما هم یادتان باشد که در شب آخر ماه رمضان پارسال، وقتی داشت نطق می کرد، ناگهان پیام های بازرگانی با بی رحمی هرچه تمام تر صحبت هایش را ناتمام باقی گذاشت تا بفهمد که دنیا دست چه کسی است و دیگر هوس گلایه کردن و درد دل با مردم به سرش نزند.
و اما امسال! امسال که دیگر معرکه بود. در ۸ مرداد بود که خبرگزاری تابناک اعلام کرد که به گزارش خبرگزاری مهر، فرزاد حسنی به ماه عسل رفت! راستش را بخواهید، هم تعجب کردم و هم خوشحال شدم. چون هیچ امتیازی نبود که در احسان علیخانی وجود داشته باشد و در فرزاد حسنی نباشد. خدا را شکر از نظر قد و قامت هم فرزاد حسنی چیزی از احسان علیخانی کم نداشت. یادش به خیر! یکی از تفریح های احسان علیخانی این بود که از مهمان برنامه، اندازه ی قدش را می پرسید و بعد می گفت: « آخ جووون! من برنده شدم! من بلندترَََم! »
خلاصه ما منتظر بودیم تا ببنیم این پدیده ی قریب الوقوع، چگونه می خواهد به وقوع بپیوندد تا این که خبر تعویض مجری منتشر شد. تهیه کننده ی این برنامه، سید علی احمدی، اظهار داشت که او فرزاد حسنی را به عنوان مجری برنامه معرفی کرده، ولی سازمان نپذیرفته است! باز دوباره یاد جریان انتخاب علی دایی به عنوان مربی افتادم! نمی دانم چه حکمتی است که این روزها این قدر به یاد آن جریان می افتم. اسم هر کسی به عنوان مجری اعلام شده بود، جز حسن جوهرچی و این حسن جوهرچی بود که در برنامه ی فرزاد حسنی، فرصت پیدا کرد تا تمرین مجری گری کند. ان شاء الله برای نسل های آینده، مجری توانمندی شود.
یادش به خیر آن روزهایی که هر کدام از مجری ها که برکنار می شدند، بلافاصله امیرحسین مدرس جایگزینش می شد. امیرحسین مدرس جزو ذخیره های طلایی به حساب می آمد که اگرچه ذخیره بود، ولی معمولاً گل می کاشت؛ مثل اُلِگنار سولسشیر. امیدوارم که حسن جوهرچی ذخیره ی طلایی نشود؛ چون طلایی نیست. کاش همان مدرس را می آوردند. خیلی غنیمت بود. باز هم استفاده می کردیم!
تقریباً تمام کسانی که پیگیر پر و پا قرص ماه عسل در سال های گذشته بودند، امسال با دیدن مجری گری حسن جوهرچی، هیچ میلی به دیدن آن ندارند؛ از جمله شخص بنده. تقریباً هر سال به شب دوم، سوم برنامه نرسیده، تیتراژ ماه عسل را در موبایلم داشتم، ولی امسال هنوز نمی دانم حتی شعر تیتراژ ماه عسل چیست!
ولی اصلاً چرا حسن جوهرچی؟! شاید اگر عموپورنگ را مجری ماه عسل کرده بودید، فضا بیشتر معنوی می شد. استغفرالله!
" احمدی، تهیه کننده ی ماه عسل درگفت و گو با خبرنگار آريا اظهار داشت: اکثر برنامه هايی که برای اجرای ماه عسل امسال در نظر داشتم، با توجه به نظرات سازمان تغييرکرده و در نتيجه آن چه اکنون روی آنتن شبکه ی ۳ می رود، با نظرات بنده فاصله ی بسياری دارد.
تهيه کننده ی ماه عسل درخصوص مجری برنامه تصريح کرد: ابتدا قرار بود فرزاد حسنی اجرای برنامه امسال را به عهده بگيرد، اما ابلاغيه ی سازمان، انتخاب عوامل را با تغيير رو به رو کرد. وی هم چنين انتخاب حسن جوهرچی را تابع تصميم گيری مديرن ارشد صدا و سيما دانست.
احمدی هم چنين در خصوص کيفيت اين برنامه اذعان داشت: تلاش ها در پيشبرد کيفيت اين برنامه صورت گرفته است، اما رسيدن به موفقيت تابع شرايطی خواهد بود چرا که متغيرهای وابسته به اين امر، دست عوامل برنامه نبوده و تصميم گيری های مديران ارشد صدا و سيما، برنامه را با محدوديت زيادی رو به رو کرده است. "
این نوع برخورد، فقط علاقه ی مدیران صدا و سیما و مخصوصاً شبکه ی ۳ را در میان مردم کاهش داد؛ چون فرزاد حسنی در رادیو همه کاره است. یک رادیو جوان است و یک فرزاد حسنی؛ از تهیه کنندگی بگیرید تا بازیگری. همه و همه ی این نقش ها را فرزاد حسنی یک تنه حریف است. خودش یک شبکه ی رادیویی است (البته یک شبکه ی ۷، ۸ ساعته).
مردم فرزاد حسنی را می خواهند، همان طور که عادل فردوسی پور را می خواهند. نه به آن شدت، ولی به هر حال محبوبیت وی در پیر و جوان غیر قابل انکار است. این نوع عملکرد شبکه ی ۳، دهان کجی به خواست مردم بود.
اگر تلخی زبان فرزاد حسنی را می بینیم، مهمان هایی که از صدقه سر او مهمان خانه ها شدن را هم فراموش نکنیم. خانم آرین هایی را که به کوله پشتی و ماه عسل فرزاد حسنی می آمدند، تا به حال کسی ندیده بود. عیب های فرزاد حسنی در کنار خوبی هایش، برای تلخ مزاج ترین مدیران هم قابل تحمل بود.
حرف آخر! ۹۰ بدون فردوسی پور، دیدنی نیست. گفت و گوی ویژه ی خبری بدون مرتضی حیدری، ویژه نیست. ماه عسل هم بدون فرزاد حسنی، شیرین نیست.
بارگیری (دانلود) تیتراژ ابتدایی برنامه ی « کوله پشتی » با صدای رضا صادقی و شعر فرزاد حسنی
بارگیری (دانلود) تیتراژ ابتدایی برنامه ی « ماه عسل ۸۸ » با صدای مهدی ریاحی