منتقد (نه مخالف)، مستقل (نه جناحی)

اطلاع رسانی و نقد مسائل سیاسی و هر آن چه مستقیماً و غیر مستقیم،سیاسی است؛از امروز،از دیروز و از فردا

آقای خاتمی! بگو خب!


بسم الله الرّحمن الرّحیم



قالیباف رای نیاورد! بگو خب! 

رای نیاورد که نیاورد فدای سر خودمو نظام! بگو خب!

عوضش خوب شد که نه عارف رای آورد نه جلیلی! بگو خب!

ولی باز رهبری همه رو کشید پای صندوق بگو خب!

الآن اصلاح طلبا فکر کردن بردن بگو خب! 

اگرچه اصول گراها باختن ولی این جوریا ام نیست  که اصلاح طلبا برده باشن بگو خب!

خاتمی گفته مسجد جامعی وزیر فرهنگ و ارشاده بگو خب!

اگرچه می دونیم علی آقا وزیر نمی شه ولی دیگه مسجد جامعی ام نمی شه بگو خب!

روحانی هی هر جا می ره می گه رسانه ها و سیاسیون گمانه زنی برای وزرا نکنن بگو خب!

پس خاتمی می خواد وزیر تحمیل کنه به روحانی بگو خب!

ولی روحانی رییس جمهور همه ی مردم ایرانه بگو خب!

پیروز شده مختاره هر کسی رو می خواد وزیر کنه بگو خب!

ولی این تحمیل خاتمی به روحانی توهین به همه است بگو خب!

الآن فقط منتظرم ببینم روحانی با قبول مسجد جامعی خودشو ضایع می کنه یا با زیر بتر حرف زور نرفتن، خاتمی رو بگو خب!

خاتمی چون خودشم میدونه روحانی گوشش به حرفش بدهکار نیست، داستان مسجد جامعی رو رسانه ای کرد که روحانی مجبور شه گوش کنه بگو خب!

 خاتمی رایش هفت هشت درصد بیشتر تاثیر نداشت برای روحانی بگو خب!

اگرم کسی قراره وزیر به پیشنهاد آیت الله هاشمی باید باشه نه خاتمی بگو خب!

کسی نبود که بعد حمایت آقای هاشمی نخواد به روحانی رای بده و فقط به خاطر خاتمی رای بده به روحانی ولی بالعکسش کاملا صادق بود تا دلت بخواد بگو خب!

پس حالا خاتمی چی می گه این وسط بگو خب!

روحانی ام نمی آد باج بده به خاتمی و ثابت کنه مهره ی خاتمیه و وزراشو اینو اون مشخص می کنن بگو خب!

مسجد جامعی روز به روز مواضعش تتدتر و ساختارشکنانه تر شده بگو خب!

مسجد جامعی ای که می گه نظام این بار رای مردمو خوند، ولی بار قبلی تقلب کرد نمی تونه وزیر فرهنگ دولت تدبیر و امید و اعتدال بشه بگو خب!

بی انصافیش به اجتماعی نشدن مدیریت شهری تهران گویای افراطی بودن و غیر معتدل و بی تدبیر بودنشه بگو خب!

روحانی باید به خاتمی بگه آقا جون من رییس جمهورم و من وزیر انتخاب می کنم و شما هر کاری خواستی با مسجد جامعی تو دولت خودت کردی بگو خب!

روحانی باید به خاتمی بگه این دولت، دولت تدبیر و امید و اعتداله نه دوم خرداد و اصلاحات! خاتمی بگو خب!

و برای بار آخر بگه دولت تدبیر و امید نه وام دار حزب خاصیه نه مدیون شخصی خاص بگو خب!

و بگه البته حساب آقای هاشمی جداست ولی دیگه شما خودتو آویزون دولت ما نکن بگو خب!

بگه این دولت دولت منه نه دولت تو بگووو خخخب!


+ نوشته شده در  جمعه ۱۳۹۲/۰۴/۲۸ساعت 0:44  توسط احسان رستگار   | 

دکتر مجید شاه حسینی؛ بهترین گزینه ی ریاست صدا و سیما

بسم الله الرّحمن الرّحیم



سمت راست: دکتر مجید شاه حسینی، متولد چهل و شش. وی از فارغ التحصیلان دبیرستان نیکان و دارای سوابق اجرایی زیر است:


1- مدیر گروه تلویزیونی جانباز 1379 -1378

2- مدیر گروه فرهنگ و معارف اسلامی شبکه اول سیما 1386 -1379

3- مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی 1388 -1386

4- دبیر دوره های 26 و 27 جشنواره فیلم فجر1387 -1386

5- دبیر دوره 22 جشنواره فیلم کودک همدان 1387

6- داور بخش بین الملل دوره های 24 و 25 جشنواره فیلم فجر 1385 -1384

7- داور بخش بین الملل دوره 24 جشنواره فیلم کوتاه تهران1386

8- مدیر هیات سینمای ایران در فستیوال فیلم کن 1388 -1387

9- مدیر هیات سینمای ایران در فستیوال فیلم برلین1387

10- عضو هیات امنای مؤسسه رسانه های تصویری 1388 -1384

11- عضو هیات مدیره انجمن سینمای جوان 1388 -1384

12- عضو شورای نمایش خانگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 1388 -1384

13- عضو شورای تامین برنامه خارجی صدا و سیمای جمهوری اسلامی 1388 -1386

14- عضو شورای تجهیز کتابخانه های عمومی کشور 1388


سمت چپ: محمدحسین صفار هرندی، متولد سی و دو و دارای سوابق اجرایی و فرهنگی زیر است:

1- معاون مدیر مسءول روزنامه ی کیهان.

2- سردبیر روزنامه ی کیهان.

3- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در چهار سال دولت نهم از سال هشتاد و چهار تا هشتاد و هشت.


در تمامی محافل و مخصوصا مشاوران رهبری، آقای صفار هرندی را برای ریاست سازمان صدا و سیما توصیه می کنند ولی چه از نظر تجربه و چه از لحاظ سواد و درک فرهنگی و تسلط به مبانی تقابل فرهنگی و فهم تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی که دکتر مجید شاه حسینی طی برنامه هایی که در شبکه ی اول سیما تولید کرده و دیگر سوابق و مواضع فرهنگی اش، ایشان شخصی به شمار می آید که از سال هفتاد و هشت تا هشتاد و هشت، هم در دوران ریاست دکتر علی لاریجانی و نیز عزت الله ضرغامی در صدا و سیما، عملکرد درخشانی از خود به جای گذاشته است.


+ نوشته شده در  یکشنبه ۱۳۹۲/۰۴/۲۳ساعت 3:50  توسط احسان رستگار   | 

دستگاه شنود در دفتر کار علی مطهری

نامه ی اعتراضی علی مطهری به کار گذاری دستگاه شنود در دفتر کارش!


علی مطهری

نقض آشکار و گستاخانه حقوق شهروندی

لازم است اتفاق عجیب و ظالمانه ای را که چند روز پیش برای اینجانب رخ داد به اطلاع ملت شریف ایران و رهبر گرامی و رئیس جمهور منتخب برسانم:

صبح روز سه شنبه 18/4/92 زمانی که مسئول دفتر خارج از مجلس اینجانب وارد دفتر می شود، متوجه تغییراتی در دفتر از جمله در پنجره کولر می گردد. لذا پنجره را باز و با زحمت کشف می کند که پشت کانال کولر دستگاه های مختلف استراق سمع و فیلمبرداری با مهارت نصب شده است و سپس دوربین نصب شده هم روی دیوار در نزدیکی پنجره کانال کولر پیدا می شود به طوری که گچ مسیر عبور سیم آن هنوز خیس بوده است.

با نظر اینجانب تجهیزات را بیرون آوردند. در تصاویر به دست آمده از این تجهیزات، تصویر فردی که آن را نصب می کند به وضوح دیده می شود و تصویر 2 نفر دیگر از 9 نفر متجاوز به حریم این ملک نیز تا حدی واضح است.

تصاویر دوربین طبقه ششم ساختمان نشان می دهد که ساعت ورود این متجاوزان 18 دقیقه بامداد و ساعت خروجشان حدود 4 صبح بوده است و تصاویر به دست آمده از تجهیزات فوق الذکر نشان می دهد که در این مدت در سایر اتاقهای دفتر نیز مشغول کار بوده اند.

همچنین تحقیق ما نشان می دهد که سرایدار را با تهدید، همراه خود کرده اند و به گفته او یک بار دیگر در اسفند ماه 91 نیز این گروه وارد ساختمان شده اند.

در ساعت 18 روز بعد یعنی چهارشنبه 19/4/92 سه نفر که خود را پلیس امنیت معرفی می کردند وارد پوشاک فروشی طبقه هم کف ساختمان شدند و از صاحب مغازه خواستند که DVRدوربین خود را که تردد افراد به ساختمان را نشان می دهد تحویل آنها بدهد. مغازه دار مقاومت کرد چون بنا بود ابتدا یک نسخه از فیلم لحظات ورود و خروج آن متجاوزان را به ما بدهد، اما در نهایت مجبور به تسلیم آن شد. با تماسی که من با معاون پارلمانی نیروی انتظامی گرفتم و طبق گفته فرمانده پلیس امنیت تهران معلوم شد که این افراد از پلیس امنیت نیستند و دروغ گفته اند. لذا با پلیس 110 تماس گرفتیم و دو تن از آنها را به کلانتری محل بردیم و یک تن فرار کرده بود. آنها قبل از ما رسیده بودند و رئیس کلانتری گفت آن دو نفر را تحویل اطلاعات ناجا دادیم تا موضوع روشن شود و نتیجه را به اطلاع شما خواهیم رساند. در واقع به نوعی فراری داده شدند و معلوم بود که رئیس کلانتری از خود اختیاری ندارد. اما وی قبول داشت که اینها از افراد پلیس امنیت نبوده اند بلکه افرادی از یک نهاد اطلاعاتی بوده اند.

از نظر اینجانب این سه نفر، همکار یا افرادی از همان 9 نفر متجاوز بودند که برای پاک کردن آثار جرم خود آمده بودند.

بدیهی است که لازم است وزارت اطلاعات که مسئول حفظ امنیت شهروندان است در اسرع وقت توضیح کافی درباره این حادثه اسفناک و این اقدام غیر قانونی و خلاف قانون اساسی و منطبق بر قانون جنگل بدهد و افراد مذکور معرفی و مجازات گردند و معلوم شود دستور این اقدام ضد حقوق بشری توسط چه کسی صادر شده است تا وی نیز معرفی و مجازات گردد.

حفظ نظام از این طریق انجام می شود نه با ورود شبانه و دزدانه به دفتر یا خانه مردم و کار گذاشتن دستگاه شنود و دوربین فیلمبرداری.

طبق اصل بیست و پنجم قانون اساسی "استراق سمع و هرگونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون" و طبق ضوابط مربوط که در حکم قانون است شنود باید با حکم قاضیِ شنود، آن هم برای مسائل حیاتی مانند کشف قاتل و در مدت معین، و درباره نمایندگان مجلس باید با اطلاع رئیس مجلس انجام شود، در حالی که هیچ یک از قاضی شنود و رئیس مجلس از این موضوع اطلاع نداشتند.

زمانی که با یک نماینده شناخته شده مجلس این گونه رفتار می کنند، معلوم نیست چه ظلم هایی در حق مردم عادی روا داشته می شود! لذا نباید به سادگی از کنار این گونه حوادث گذشت بلکه باید تا معرفی و مجازات عاملان آن دنبال شود و دامن نظام جمهوری اسلامی از این آلودگی ها پاک گردد.

طبیعت کار اطلاعاتی به گونه ای است که اگر مراقبت نشود بسیاری از کارهای غیرقانونی و حرام، قانونی و مباح جلوه می کند، خصوصا با توجه به این تعلیم غلط برخی افراد که برای حفظ نظام دست به هر کاری می توان زد. اینجاست که ممکن است سرباز گمنام امام زمان تبدیل به سرباز گمنام شیطان شود و زحمات افراد پاک و متدین و فداکار همکار خود را بر باد دهد.


+ نوشته شده در  شنبه ۱۳۹۲/۰۴/۲۲ساعت 10:20  توسط احسان رستگار   |