منتقد (نه مخالف)، مستقل (نه جناحی)

اطلاع رسانی و نقد مسائل سیاسی و هر آن چه مستقیماً و غیر مستقیم،سیاسی است؛از امروز،از دیروز و از فردا

حاشیه ای بر صراحت نامه؛ نامه بدون سلامی که به موقع به دست رهبری نرسید


کتاب نیست؛ عملا مصاحبه ی تفصیلی مکتوب ماهنامه ی مدیریت ارتباطات است به حجم حدود سه صفحه. ده صفحه ی انتهایی اش از جهت جذابیت خواندنی است و بیست صفحه ی ابتدایی اش از حیث تعمق و تدبر در مفاهیم اندیشه ای و عقیدتی ذهن آقای هاشمی که با فضای سیاست و ارتباطات، مطالعه اش مفید است. 

در این سی صفحه بحث از فلسفه ی وجودی و تاثیر رسانه ها هست تا نامه ی هشتاد و هشت ایشان معروف به نامه ی بدون سلام به رهبری.

از کل کتاب چهار نکته ی ریز و درشت و اصلی و فرعی جالبش به نظرم این ها بود:

*اول* - آقای هاشمی در مسیر خانه تا دفتر کار و بالعکس، پشت چراغ قرمز می ایستد و چراغ قرمز را رد نمی کند. اگرچه پلیس راهنما دارند ولی به پلیس گفته اند که چراغ قرمز را رد نکنند. این روحیه ی ایشان در سیاست هم مشهود است که از چراغ قرمز رد نمی شوند اگرچه مسیر ویژه و تشریفات را می پسندند.

*دوم* - عفت خانم کارهای خانه را خودش انجام می دهد و حدودا هفتگی یا دو هفتگی یک بار خدمت کار برای کمک می آید. توصیه می شود به همین منوال ادامه دهند چون در صورت بیکاری در خانه ممکن است خدای ناکرده باز مصاحبه یا اظهار نظری از جنس هشتاد و هشت کنند که برای خودشان و آیت الله و مردم و نظام دردسر آفرین شود. و نیز اول خودم را و دوم بهمن هدایتی عزیز را توصیه می کنم به ورع و تقوا و دوری از بمب ترکانی رسانه ای از جنس آن مصاحبه ی معروفش با همسر آیت الله که "اگه تقلب شد مردم بریزن تو خیابونا...".

*سوم* - از آن جا که مسیولان دفتر رهبری و نیز مسیولان رصد و رسانه ای بیت رهبری به اقتضای حساسیت مناسبات رهبری و پیام های خصوصی برای ایشان، بسیار چابک و سریع الانتقال هستند پس در نتیجه قاعدتا و عقلا و منطقا، به احتمال قوی آن تاخیر دو ساعته از زمان ارسال نامه ی آقای هاشمی به طور خصوصی تا زمان انتشار عمومی آن در سایت ها، تعمدا صورت پذیرفته.

به هر حال در همان فرصت باقی مانده برای رهبری معظم فرستادم و متاسفانه ایشان در آن فاصله ی دو ساعته باقی مانده نامه به ایشان نرسیده بود، چون جوابی به من نرسیده بود. در آخرین لحظاتی که می خواستم خدمت ایشان بروم، منتشر کردم. وقتی رفتم، ایشان گفتند: داشتم نامه ی شما را از روی کامپیوتر می خواندم. یعنی پس از این که پخش شده بود هم، هنوز متن اصلی را ندیده بودند."!!!

در ادامه نکته ی جالب از مکالمه ی آقای هاشمی و رهبری این است"...واقعا هیچ ملاحظه ای روی نامه ندارم ولی اگر جای شما بودم، بعد از انتخابات منتشر می کردم. گفتم: خواست خدا بود که شما تا قبل از انتشار نبینید، چون اگر می خواندید و به من می گفتید، منتشر نمی کردم..."

*چهارم* - رهبری به آقای هاشمی در همان جلسه ی سه شنبه ی قبل از انتخابات می فرمایند: "به حق از من انتظار دارید که جواب بدهم، چون روی حضور مردم تاثیر می گذارد ولی بعد از انتخابات جواب می دهم. حتی گفتند که به آقای احمدی نژاد هم گفتم که حرف های ناحقی زدید و جواب شما را می دهم."


برچسب‌ها: کتاب صراحت نامه, آیت الله هاشمی رفسنجانی, فتنه, ماهنامه مدیریت ارتباطات
+ نوشته شده در  سه شنبه ۱۳۹۲/۰۶/۱۲ساعت 10:3  توسط احسان رستگار   |