پوشش مانکنی و منشوری جوانان و اسطوره فوتبال
بسم الله الرّحمن الرّحیم
*لازم به ذکر است که ظاهر هیچ کس به ما و یا هیچ شخص دیگری هیچ ارتباطی ندارد؛ مگر این که آن ظاهر، خلاف شئونات اخلاقی و موازین قانونی و شرعی باشد. ظاهر دایی هم به ما هیچ ربطی نداشت، ولی این ظاهر مخل اخلاق اسلامی و خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران مبنی بر پوشش اسلامی است. حتی این که چرا آقای گل جهان که از قضا قهرمان ملی ایران است با چنین وضعی ظاهر می شود هم هدف این یادداشت نیست؛ مهم این است که برخوردی که با دیگران می شود، آیا با مشاهیر که آنان هم از جهت حقوق شهروندی و قانونی با دیگران برابرند برخورد می شود یا خیر.
یک ماه پیش میثم تولایی در وبلاگش یادداشتی را تحت عنوان «لباس های قوم لوط در هفت تیر» منتشر کرد که خیلی آموزنده بود. دو حدیثی که در آن یادداشت ذکر شده بود به شرح زیر است:
اوایل تیر ماه امسال خبری منتشر شد مبنی بر دستگیری بازیگری به نام خانم ل. ا. در کنسرت یکی از خوانندگان در برج میلاد که خیلی ها گفتند وی همان بازیگر اخراجی های 3 است که معلوم نیست فلسفه ی وجودی شخصیتش کنار حاجی گرینوف، چه جایگاه و توجیهی در فیلم نامه دارد!
وی توسط گشت ارشاد و در دور جدید اجرای طرح امنیت اخلاقی دستگیر شد. این ضرب شصتی بود که روانه ی چشم و چال بد حجابان و طرفداران بی بند و باری شد. تا کنون هر بار مأمورین نیروی انتظامی یا مجریان مربوطه به افراد مشهور می رسیدند، دست و پایشان را گم کرده و به جای برخورد، یاد امضا گرفتن و ثبت عکسی یادگاری با گوشی همراهشان می افتادند! اما این بار این طور نشد! حتی بعد از برخورد هم سردار احمد رضا رادان از عملکرد نیروی انتظامی حمایت و اعلام کرد که اگر بازیگر دستگیر شده ادعایی دارد، شکایت کند.
اوایل خرداد ماه امسال هم اولین روزهای اجرای طرح امنیت اخلاقی و اجتماعی و برخورد با خانم های بدحجاب و پسرهای مانکنی بود.
دو روز پیش عکس علی دایی را دیدم که مشغول تمرین دادن تیم راه آهن پس از عقد قرار داد مجدد بود. عکس های دایی را که دیدم یاد آن جوانک دستگیر شده در کنار بازار گلدیس افتادم. البته دایی در زمین چمن است، ولی خیلی هم دور از انتظار نیست که دایی با همین لباس در خیابان هم ظاهر شود و هیچ ابایی نداشته باشد.
یادم نمی رود؛ سال آخر بازی دایی بود یعنی حدود 6 سال پیش که به گمانم در تیم سایپا کارت زرد دوم را گرفت و از زمین اخراج شد. بعد خبرنگار برنامه ی 90 که ماجرا را جویا شد دایی با کمال شکوه و شکایت و پر رویی و وقاحت گفت [نقل به مضمون]: داور کارت زردو به من داد و بعد من بهش گفتم تو... خ...جا...لت نمی کشی به من کارت می دی؟!!! بعدشم کارت زرد دومو داد از زمین اخراجم کرد!" وقتی آن موقع داور باید از دایی خجالت می کشیده و بعد از نشستن عرق شرم بر پیشانی اش کارت نشان آقا می داده، احتمالاً مأمور گشت ارشاد هم باید خلع سلاح شود، روی زمین دراز بکشد -یا نه با شکم بچسبد به ماشین گشت- و دستانش را حلقه کند پشتش، دستبند به خودش بزند و بعد هم بگوید آقای دایی می شود لطف کنید با این سر و وضع که بیرون می آیید، مراعات کنید که این جا جامعه ی اسلامی است و این ها زن و بچه ی یک عده مردمان بیچاره هستند که از قضا مسلمانند و باز از قضا از ریخت و قیافه ی امثال شما خیلی خوششان نمی آید و باز از قضا این وضع بیرون آمدن جرم است؟ آیا ممکن است التفات کنید؟
البته اگر در همین اثنا عده ای آدم های جوگیر نگویند "وای وای وای نیگا کن با اسسسطوره ی ملللی شون چجوووری برخورد می کنننننن!!! نچ نچ نچ نچ!!! اِ اِ اِ اِ! بعد می گن چرا همه می رن خارج! وای وای وای وای!"
در زیر تصاویر علی دایی و آن جوانی که در مقابل برج تجاری اداری گلدیس دستگیر شده را مشاهده می کنید. اگرچه این تصویر دایی در زمین چمن است، ولی همان طور که اکثراً مشاهده فرموده اید فوتبالیست ها در سطح شهر هم معمولاً کم و بیش با پوشش های از این دست ظاهر می شوند. حال سؤال این است؛ آیا نیروی انتظامی همان طور که با آن جوانک گم نام برخورد می کند، با فلان فوتبالیست و به قول برخی قهرمان ملی هم برخورد می کند؟
بقالی محل که جوان سی و چند ساله ای است می گفت داشته با عجله می آمده مغازه، مأمور گشت ارشاد به وی گفته درست لباس بپوش. بعد وی با تعجب پرسیده مگه چه جوری پوشیدم که مأمور گشت گفته که دکمه ی پیراهنت را ببند. تذکر مأمور گشت ارشاد کاملاً به جا بوده، وی دکمه های پیراهنش را -که همان پیراهنی بود که در مغازه بر تن داشت و آستین کوتاه و تا آرنج بود اما نه زننده- باید درست می بسته و بعد بیرون می آمده، اما وقتی آدم تصور می کند که قانون این گونه در کشور اجرا می شود، تأسف می خورد. وقتی اگر بخواهیم همین قانون راه نجات همه و مأمن همه است، چرا باید ضعیف کشی و قوی پروری کنیم؟ که مشاهیر و اقویا از نظام دلخور نشوند؟! یادمان رفته که مردم عادی بوده اند که مسیر همین انقلاب را هموار کردند؟
یاد دایی دهه هفتاد به خیر!
از این جا جهانی شدن (!) ظاهر دایی شروع می شود. البته اصلاً این ظاهر ناشایست نیست ولی متفاوت است با ظاهر اول که خب آن هم مسأله ای است شخصی.
نمی دانم چرا ما فکر می کنیم هر کس که پول دار می شود یا مشهور، باید ریش این چنینی داشته باشد و موهای چرب کرده.
این جا هم یقه باز می شود.
این جا هم آن یقه ی باز با وسیله ای طلایی تزیین می شود! البته مشکل زیر قطعاً شخصی نیست؛ چون در جمهوری اسلامی ایران هر کس نمی تواند هر طور که دوست داشت بپوشد و رفتار کند (فرض می گیریم که عکس فوق در ایران گرفته نشده).
برچسبها: علی دایی, گشت ارشاد, پوشش مانکنی, احمدرضا رادان