اعتقاد عبدالله نوری به همپوشانی جنبش سبز و اصلاحات
هفته نامه آسمان،پرچمدار انتخابات آزاد بعد از تأكید رهبری
تكرار ده باره عبارت جنبش سبز در دیدار نوری با انجمن اسلامی دانشگاه تهران
آقای عبدالله نوری!جنبش سبز جز فتنه چه فایده ای داشت؟
بسم الله الرّحمن الرّحیم
احسان رستگار، سرویس سیاسی سایت خبری-تحلیلی نیمروز:
هفته نامه ی آسمان در آخرین شماره ی خود، علی رغم تأکید رهبری پیرامون عدم یأس آفرینی در جامعه با تکرار کلید واژگانی مانند انتخابات آزاد، در سه صفحه ی آغازین خود، متن کامل صحبت های عبدالله نوری در دیدار با اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران را با عنوان «بزرگان اصلاحات بر یک چهره مقبول اجماع کنند» منتشر کرد. در این دیدار -که در تاریخ 17 دی ماه 1391 برگزار شد، عبد الله نوری ضمن تأکیدات مکرر بر کلید واژه های «آزادی»، «انتخابات آزاد» و «جنبش سبز»، طبق معمول از موضع طلبکارانه، نظرات اصلاح طلبان را پیرامون این مباحث و موضوعات مختلف فضای سیاسی-اجتماعی کشور عنوان کرد.

از آن جا که رهبری در سخنرانی 10 روز پیش خود صراحتاً موضع طرح انتخابات آزاد و مباحث مشابه را در راستای اهداف دشمن طبقه بندی کردند، نیمروز در این یادداشت از این منظر، صحبت های عبدالله نوری در دیدار با انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران را بررسی می کند.

در ابتدا نگاهی مجدد بیندازیم به بخشی از سخنرانی اخیر رهبری به مناسبت سالروز 19 دی (1391): "
"يكى از هدفها اين است كه كارى كنند كه انتخابات بدون حضور پرشور و همگانى مردم برگزار شود. اين را از حالا همه بدانند: آن كسانى كه ممكن است از سر دلسوزى، راجع به انتخابات يك توصيههاى عمومى بكنند كه آقا انتخابات اينجورى باشد، آنجورى نباشد، حواسشان باشد به اين مقصود دشمن كمك نكنند؛ مردم را از انتخابات مأيوس نكنند، هى نگويند انتخابات بايد آزاد باشد. خب، معلوم است كه انتخابات بايد آزاد باشد. ما از اول انقلاب تا حالا سى و چند تا انتخابات داشتهايم؛ كدامش آزاد نبوده است؟ در كدام كشور ديگر، انتخابات از آنچه كه در ايران مي گذرد، آزادتر است؟ كجا صلاحيتها ملاحظه نميشود، كه اينجا روى اين مسائل هى تكيه بكنند، هى تكيه بكنند، هى بگويند، هى تكرار كنند و يواش يواش اين ذهنيت را به خيال خودشان در مردم به وجود بياورند كه خب، اين انتخابات فايدهاى ندارد؟ اين يكى از خواستههاى دشمن است. آن كسانى كه در داخل، اين حرفها را مي زنند، ممكن است غفلت كنند. من ميگويم غفلت نكنيد، حواستان باشد، كار شما جدول مورد نظر دشمن را پر نكند؛ مقصود او را تكميل و تتميم نكند. اين يكى از راههاى از شور و هيجان انداختنِ انتخابات است.
يك مسئلهى ديگر اين است كه به مردم گفته شود، تلقين شود كه انتخابات سلامت لازم را ندارد. البته بنده هم تأكيد ميكنم كه انتخابات بايد سالم برگزار شود؛ منتها اين، راه دارد. در جمهورى اسلامى، در قوانين ما، راههاى قانونىِ بسيار خوبى براى حفظ سلامت انتخابات پيشبينى شده است. البته كسانى بخواهند از طرق غير قانونى عمل كنند، خب به ضرر كشور مي كنند؛ كما اين كه در سال 88 از راههاى غير قانونى وارد شدند، كشور را دچار هزينه كردند، براى مردم اسباب زحمت درست كردند، براى خودشان هم اسباب بدبختى و سرشكستگى در زمين و در ملأ اعلى شدند. راههاى قانونىِ خوبى وجود دارد. بله، بنده هم اصرار دارم كه انتخابات بايد با سلامت كامل، با رعايت امانتِ كامل انجام بگيرد. مسئولين دولتى و مسئولين غير دولتى كه در كار انتخابات دستاندركارند و مسئول هستند، همه بايد طبق قانون، با دقت كامل، با رعايت كمال تقوا و پاكدستى عمل كنند تا انتخابات سالمى پيش بيايد؛ و مطمئناً هم چنين خواهد شد."

"... در بين اصلاح طلبان ديدگاه ها و برداشت هاي گوناگوني در ارتباط با اصل شركت در انتخابات و چگونگي آن وجود دارد. به اعتقاد برخي بدون فراهم شدن شرايط انتخابات آزاد، سالم، عادلانه و رقابتي شركت در آن بی معناست، در حالي كه برخي ديگر معتقدند با توجه به فرصت ها و زمينه هايي كه انتخابات براي تغيير و اصلاح فراهم مي آورد نمي توان از آن چشم پوشي كرد. به هر حال اگر قرار باشد در انتخابات هر شخص یا گروهي ديدگاه و نظر خودش را معيار قرار دهد، نتيجه آن به جاي سازماندهي، ناهماهنگي و پراكندگي بيشتر خواهد بود. از اين رو در بحث انتخابات مهمترین وظیفه جریان اصلاحات این است که تا حد ممكن براساس يك تصميم جمعي عمل کنند و انتخابات موجب انشعاب در جریان اصلاحات و جنبش سبز نشود. ..."
عبدالله نوری در ادامه سخنانش ضمن انتقاد از جو یأس و انفعال، خواهان ارتباط مستمر اصلاح طلبان با جامعه شد و افزود: "برخلاف برداشت كساني كه تصور مي كنند قدرت در دست حكومت ها است، دارندگان اصلي قدرت مردم اند، بنابراين موفقيت هر جريان سياسي وابسته به نوع ارتباط و تعاملي است كه با جامعه و مردم دارد. در خصوص انتخابات ابتدا تاکید می کنم برخورداری از انتخابات سالم، آزاد و رقابتی از حقوق مسلم و خدشه ناپذیر تمام مردم است و با تهدید و حتی وضع قانون این حق را نمی توان محدود و تضییع کرد. نکته بعدی اینکه بخش هایی از جریان و تفکر حاکم با هرگونه فعالیت، عمل سیاسی و حضور موثر اصلاح طلبان وجنبش سبز در هر سطحی مخالف می باشند و فعالیت و حضور جدی اصلاح طلبان در عرصه هایی چون انتخابات را مخل برنامه و استراتژی خود می دانند و به همین دلیل از انفعال اصلاح طلبان استقبال می کنند و ممکن است برای آرامش سیاسی خود این تفکر را تشویق کنند و شرایط را برای هر تلاش و فعالیتی سخت و پر هزینه نمایند. من بر این باور هستم اصلاح طلبان و جنبش سبز باید با عمل سیاسی و فعالیت مستمر و مداوم خود در عرصه های گوناگون، معادلات کسانی که حضور خود در عرصه های مختلف را، در بی عملی، ناامیدی و یاس از اصلاحات می دانند، برهم بزنند. فرایند انتخابات یکی از مهم ترین عرصه های فعالیت و تلاش می باشد و به نظر می آید بخش هايي از جریان مقابل از عدم حضور و بی عملی اصلاح طلبان در فرایند انتخابات استقبال می کنند و برای آنها آرامش فكري به همراه می آورد. در مجموع معتقد هستم فواید حضور پرشور اصلاح طلبان درانتخابات سال 1388، که منجر به روشنگری های بسیار و آگاهی های فراوان مردم و جامعه نسبت به وضعیت کشور شد، از عدم حضور آنها در انتخابات مجلس نهم بیشتر بوده است. درشرایط کنونی این جریان اصلاحات است که باید ارزیابی فایده هزینه کند و برای حضور و عدم حضور خود تصمیم بگیرد.
به نقل از آسمان، عبدالله نوری، که خود سه سال را در دوران اصلاحات در زندان گذراند، در ادامه با طرح این سوال که «چنانچه اولویت و محور فعالیت جریان اصلاحات و جنبش سبز رفع مشکلات مردم و کشور باشد، آیا آقایان موسوی و کروبی و زندانیان سیاسی در شرایط حصر و حبس اولویتی غیر از این دارند؟» افزود: "در زمان دولت اصلاحات مرحوم آیت الله العظمی منتظری سال ها در حصر بودند، آیا اصلاح طلبان فعالیت اصلاحی و تلاش سیاسی و انتخاباتی خود را تعطیل و مشروط به رفع حصر و یا آزادی زندانیان سیاسی کردند؟ آیا اصلاح طلبان ازحضور در اداره کشور و جامعه و فعالیت های سیاسی، اجتماعی کنار رفتند؟ در حال حاضر بسیار مهم است که هر چه در توان داریم تلاش کنیم تا عزیزان بزرگوار آقایان کروبی، میرحسین موسوی و خانم رهنورد و زندانیان سیاسی آزاد شوند. با وجود این تاکید بر این موضوع به گونه ای نباشد که فرصت های موجود برای فعالیت سیاسی را از بین ببرد و به تعطیل اصلاحات بیانجامد و آن را در بن بست قرار دهد که بن بست در گفتمان اصلاحات راه را برای جریانات تند و افراطی حاکمیت و یا در طیف برانداز هموار می کند."
با توجه به سخنان فوق، نیمروز چند سؤال از آقای عبدالله نوری دارد:
1- هدف شما از ایجاد تفکیک بین مردم و نظام چیست؟ چرا به مخاطب حقنه می کنید که الزاماً یا باید با مردم بود یا با نظام؟! چرا امثال شما و هم فکرانتان مانند آقای موسوی لاری، پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان را 65 درصد معرفی کرده و تأکید می کند که هر جایی نزاعی بود، ما طرف مردم بودیم. آیا مردم طرف شما هستند؟ آیا فقط مردمی که معترضند، مردم هستند یا مردمی که در نه دی به خیابان ها می آیند هم جزء مردم هستند؟ آیا مردم از نظام متنفرند و از شما خشنود؟ فرض محال که این دلخوشی شما را بپذیریم، پس این یعنی که طرفداران شما، به نظام علقه ای ندارند و این بدان معناست که اصلاح طلبان، نماد ساختار شکنی و ضدیت با نظام شده اند نه دلسوزان نظام. آیا این طور است؟

2- آیا به نظر شما اصلاح طلبان با جنبش سبز یکی هستند؟ ادعای صریح جنبش سبز، تقلب در انتخابات 88 بوده، پس چرا آقای خاتمی گفتند که من در سال 88 به آقای موسوی گفتم که تقلب نشده؟! پس رأس اصلاح طلبان با جنبش سبز در باطن یکی است؛ نه تنها چون شما به این واقعیت معترفید، بلکه چون در سال 88 نیز نظر این گروه ابطال انتخابات بود.
3- آقای نوری! فایده ی فعالیت های جنبش سبز پس از برگزاری انتخابات 88، جز فتنه بود؟ در همین دیدار گفته اید: "در مجموع معتقد هستم فواید حضور پرشور اصلاح طلبان درانتخابات سال 1388، که منجر به روشنگری های بسیار و آگاهی های فراوان مردم و جامعه نسبت به وضعیت کشور شد، از عدم حضور آنها در انتخابات مجلس نهم بیشتر بوده است." اگر حضور پرشور به معنای فتنه گری و تضعیف نظام است، همان بهتر که از فواید حضور به سبک سال 90 اصلاح طلبان برخوردار شویم. این که فتنه را به عباراتی مانند روشنگری، آگاهی های فراوان برای مردم و جامعه نسبت به وضعیت کشور گره می زنید، نشان دهنده ی اوج لجاجت و گستاخی در مقابل مطالبات حقیقی مردم و رهبری است.



4- در بخشی از صحبت های خود، جریان های سیاسی ایران را متشکل از چند طیف دانسته اید؛ طیف وابسته به حاکمیت، اصلاح طلبان و جنبش سبزی های واقعی، اصلاح طلبان و جنبش سبزی های متظاهر و چهارم، طیف برانداز. اول این که منظورتان از طیف وابسته به حاکمیت چیست؟ آیا فقط دو طیف موسوم به اصول گرا و دولت هستند که به حاکمیت منتسب و متصلند؟ آیا اصلاح طلبان در حاکمیت نیستند؟ برای مثال آیا خانم ابتکار و آقای محمد علی نجفی که هر دو از اعضای اصلاح طلب شورای اسلامی شهر تهران هستند اصلاح طلب نیستند؟ آیا محمد رضا تابش (خواهر زاده سید محمد خاتمی)، نماینده ی مردم اردکان (استان یزد) در مجلس شورای اسلامی، اصلاح طلب نیست؟ آیا مجید انصاری و سید حسن روحانی، از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، اصلاح طلب نیستند؟ آیا همگی این نهادها، جزئی از حاکمیت نیستند؟

5- در تقسیم بندی ها، به دفعات نام جنبش سبز را در کنار نام اصلاح طلبان ذکر کرده اید. به نظر می رسد به نظر اصلاح طلبان، یک اصلاح طلب واقعی باید سبز باشد. نشان به آن نشان که یکی از افراد شاخص اصلاح طلب، محمدضا عارف را که شائبه ی نامزد شدنش می رود را یک بنجل می نامد و وی را جزء اصلاح طلبان نمی داند. اصلاح طلبانی که تا کنون به عنوان نامزدهای احتمالی اجماعی این گروه معرفی شده اند، همگی ذیل همان طیف سبز به شمار می آیند و در انتخابات 88 یا به تقلب اعتقاد داشته اند و یا به ابطال انتخابات که یکی از دیگری بدتر است. حال اگر بر اساس تقسیم بندی هایی عبد الله نوری، اصلاح طلبی را برابر با جنبش سبز در نظر بگیریم و جنبش سبز را نیز معتقد به تقلب در انتخابات 88، چگونه این جریان می خواهد در انتخابات 92 که با مسئولیت همین دولت و همان شورای نگهبان و همان نظام برگزار می شود، نامزدی را معرفی کند؟!
6- علت تکرار ده باره ی عبارت «موج سبز» و 25 مرتبه تکرار کلمات آزاد، آزادی و انتخابات آزادی در یک سخنرانی چیست؟ جز این که نشان دهید هنوز هم موج سبز که نماد فتنه و داعیه دار تقلب بود را پاره ی تن اصلاحات می دانید و انتخابات آزاد را نیز رمز جدید فتنه؟
7- چگونه می توانید اصلاح طلبان را که مطابق میل همیشگی تان، نامشان را در کنار موج سبز می آورید، فقط منتقد و مسیرشان را حول قانون اساسی تعریف می کنید؟ رهبری صریحاً در چندین سخنرانی از سال 88 تا هفته ی گذشته، به قانون شکنی فتنه گران و آوردن اعتراضات به کف خیابان ها تصریح کرده که آخرین آن همین سخنرانی 19 دی ایشان بود که فرمودند: "
البته كسانى بخواهند از طرق غير قانونى عمل كنند، خب به ضرر كشور مي كنند؛ كما اين كه در سال 88 از راههاى غير قانونى وارد شدند، كشور را دچار هزينه كردند، براى مردم اسباب زحمت درست كردند، براى خودشان هم اسباب بدبختى و سرشكستگى در زمين و در ملأ اعلى شدند."
بعد التّحریر:
همین یادداشت در سایت خبری-تحلیلی «حفا نیوز»
برچسبها: سید محمد خاتمی, عبدالله نوری, هفته نامه آسمان, جنبش سبز