بسم الله الرحمن الرحیم

شاید اگر این یادداشت، کمی زودتر نوشته می شد، بهتر بود؛ ولی مهم این است که تا همین پنج شنبه ی هفته ی گذشته، شاهد نقد این مجموعه در صدا و سیما بودیم. پس زیاد هم دیر نشده است.
آقای ده نمکی!
همین اول عرض کنم که من دوستدار شما و از طرفدارانتان هستم. ولی می خواهم دوستم را که شما باشید، نقد کنم چون می خواهم هر روز بهتر از دیروز دیده شوید و بشوید.
از آن جایی که هم مرغ می خواهید و هم سیمرغ، معمولاً عصبانی هستید مگر در هنگام تعریف و تمجید شنیدن، همه می خواهند شما را ترور کنند (از نوع شخصیتی، فیزیکی، معنوی، هنری، قلمی، وبلاگی، سایتی، اصول گرایی، اصلاح طلبی، کثیر الانتشاری، قلیل الانتشاری، روزنامه ای، مجله ای، ضد نظامی، با هفت من ریش، با چند من سیریش و ...) مگر این که خلافش ثابت شود، همه دچار سوء نیتند مگر این که خلافش ثابت شود، همه می خواهند سر به تن شما نباشد مگر این که آینه جلوتان باشد (تا مطمئن شوید چه دیگران بخواهند و چه نخواهند، به حول و قوه ی الهی، سرتان سر جایش باقی خواهد بود)، همه می خواهند حالتان را بگیرند، همه اسلام آمریکایی اند مگر این که در محضرتان بگویند صحیح است صحیح است، همه تجدید شده اند مگر این که به شما بگویند تو خودت نمره ی بیستی (البته انصافاً مثل هیچ کسی نیستی)!
پس همین اول این نقد عرض کنم که دست مریزاد، خدا قوت، خسته نباشی، جالب بود، جذاب بود، دیدیم، پسندیدیم، تو بهترینی!
اگر دارا پولدار است و ندار بی پول، و پولداران، پولداران از عتیقه های این قشر هستند، نقلی نیست. گل گفتی و هزار دُر گوهر افشاندی.
ولی؛
اگر دارا غنی است که نیست ... ندار فقیر است که نیست،
دارا مستکبر است که نیست .... ندار مستضعف است که نیست،
دارا قوی است که نیست ... ندار ضعیف است که نیست،
دارا ظالم است که نیست ... ندار مظلوم است که نیست،
دارا خوشبخت است که نیست ... ندار بدبخت است که نیست،
دارا بیشعور است که نیست ... ندار باشعور است که نیست،
دارا اهل دنیا است که نیست ... ندار اهل دل است که نیست،
دارا بافرهنگ است که نیست ... ندار بی فرهنگ است که نیست،
دارا بی سواد است که نیست ... ندار باسواد است که نیست،
دارا عقده ای است که نیست ... ندار دلگشاد (آسوده) است که نیست،
دارا غرب زده است که نیست ... ندار اسلام گراست که نیست،
دارا آفتابه دزد است که نیست ... ندار آفتابه به دست است که نیست،
دارا اتابکی است که نیست ... ندار مولایی است که نیست،
البته تیمور دارا است که هست ... ندار ذبیح است که هست،
فقر همه اش این نیست؛ قسمتیش این است،
مستضعف فقط این نیست؛ مستضعف بدتر از این هم هست،
استضعاف، تنها مادی نیست ... استضعافِ بدتر از این هم هست،
استضعاف معنوی بدتر است ... که من « استضعاف عظمی » می خوانمش.
بی پولی ضعف است نه استضعاف؛ چه بسا بی پولانی که چون استثمار شده اند، ندار شده اند؛ و البته چه بسا بی پولانی که ندارند چون لیاقت ندارند که بدارند؛ این است فرق استضعاف با ضعیف، فرق مستضعف با بی پول.
مستضعف، مظلوم است ولی ضعیف، به نفسش ظالم است. مستضعف ساعی است ولی ضعیف، کاهل است. بی پول ضعیف، باید پاسخ گوی کاستی هایش باشد. نباید داشته باشد چون اسباب الهی را نشناخته و یا شناخته و در استفاده ی بهینه از این اسباب، تنبلی نموده است.
کسانی که به پول به چشم غده ای سرطانی می نگرند که در دستان یاران شیطان است، اینانند که نه تنها از حیث مادی، بلکه از حیث معنوی نیز دارا نمی شوند.
بسیار دیده شده که شما تفاوت گشاده رویی و چهره ی بشاش (بشاشة الوجه) را با دلقک بازی و مزاح کذب [شوخی توأم با دروغ که شرعاً به شدت تقبیح شده و در احادیث متعددی، انجام آن، گناه آلود تلقی می شود] اشتباه می گیرید. برای مثال آقای مولایی، از نشانه های بارز این نوع شخصیت هاست که برای اثبات خاکی و باصفا بودنش، دائماً می خندد، به هر پدیده ی تلخی، شیرین می نگرد و به هر ترتیب از انواع شاخص شخصیت های اغراق آمیز (اگزجره) است. هرچند اغراق در طنز، بسیار پرکاربرد است ولی در استفاده ی از این صنعت، باید اندازه نگه دار بود؛ وگرنه اگر از حد بگذرد، تأثیر عکس خواهد گذاشت.
زن آقا ذبیح، بسیار اهل دل و شاعر است ولی زنان خانواده ی داراها، ظاهرگرا و مادی اند. در صورتی که در دنیای واقع، بسیاری زنان خانواده های ثروتمند، به دلیل فارغ بودن از مشکلات مادی زندگی و مرفه بودن، به شب شعر و شعر و شاعری پناه می برند. عشق و محبت بین آقا ذبیح و زنش جسارتاً این قدر تهوع آور و افراطی بود که بنده نمی توانستم به لبخندها و خنده های زورکی آقا ذبیح و با خوشمزگی بیش از حد ادا کردن کلمات هنگام شعر خواندن توسط همسر آقا ذبیح نگاه کنم. انصافاً بسیار غیر واقعی و مضحک است.
با همه ی این سخت گیری ها در نقدم، آن صحنه ای که خانواده ی آقا ذبیح، برای چند تکه گوشت مانده اند و با یک تکه گوشت، سر می کنند، واقعاً اشکم را درآورد. احسنت!
عریان گویی در بسیاری صحنه ها، هم چون آفتاب در تابستان، چشمان انسان را آزار می دهد. البته از این جهت که حمل بر صراحت کلام و انتقال پیام شود، می تواند مثبت تلقی گردد.
ثروتمندان را فقط داراهای تازه به دوران رسیده و نو کیسه نشان دادن، دروغ گویی یا اغراق در حد افراط است. ثروتمندان فرهیخته، مؤمن، دلسوز مردم و خدمتکار، کجای مجموعه ی شما بودند؟ در صورتی که راجع به قشر ندار، انواع و اقسام شخصیت ها وجود داشتند؛ جانباز، متکدی، حاجی فیروز و دیگر انواع ندار.
تکدّی گری را کاری جلوه دادید که زیاد هم ناپسند نیست؛ بلکه به هر حال از روی مجبوری، ابتلای به آن ایرادی ندارد. گدایی کردن به عنوان یک شغل (تکدّی گری)، کاری است بسیار مذموم و شرعاً مشکل دار.
حدیثی است از یکی از معصومین (عیلهم السلام): " برخی چون اگر ثروتمند شوند از خدا روی برمی گرداند، خداوند آنان را از مال دنیا محروم می کند تا از ایمان محروم نشوند. (نقل به مضمون) ". من اینان را « دین داران اجباری و فقیران بی ظرفیت » می خوانم.
شما حدیث فوق را، قربانی این حدیث کرده اید: "هرگاه فقر از به خانه ای وارد شود، ایمان از همان در خارج می شود."
می توانستید این دو حدیث را در کنار هم قرار بدهید و جامع الاطراف به فقر و ثروت بنگرید.
« مرفهین بی درد » هستند که نقطه ی ضعف پول داران به حساب می آیند؛ وگرنه ثروت فی النفسه اصلاً و ابداً قبح نیست. امام صادق (ع) هم ثروتمند بودند، خب که چه؟!
راستی! صدای حزن انگیز و دلنشین آقای مجید اخشابی هم بر زیبایی و ظرافت کارتان افزود. تیتراژهای مجموعه، شنیدنی بودند.
سخن آخر:
ندار مجموعه ی شما، مستضعف است یا بی پول؟!
داراهای ندار و ندارهای دارا، کجای مجموعه ی شما هستند؟!
منظور شما کدام بود؛ دارا و ندار یا پولدار و بی پول، دارا و ندار یا فقیر و غنی؟!
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
دانلود تیتراژ ابتدایی دارا و ندار با صدای مجید اخشابی
دانلود تیتراژ پایانی دارا و ندار با صدای مجید اخشابی
لطفاً شرکت در نظرسنجی ها فراموش نشود.