منتقد (نه مخالف)، مستقل (نه جناحی)

اطلاع رسانی و نقد مسائل سیاسی و هر آن چه مستقیماً و غیر مستقیم،سیاسی است؛از امروز،از دیروز و از فردا

این رمضان، ملکوتی شویم

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

این یادداشت را می خواستم همان روز اول ماه مبارک بنویسم، ولی اخبار داغ دیگر، مجال ندادند.

این ماه نیز مانند همه ی ماه های رمضان، شاهد مجموعه های مناسبتی هستیم؛ در شبکه های ۱، ۲، ۳ و تهران.

از آن جایی که ماه رمضان، ماهی است برای خودسازی، باید بیش از پیش، این یک ماه را مغتنم شمرده و حتی القمدور، در بهترین و مفیدترین کارها آن را صرف کنیم. به نظر برخی علما، بهتر است زمان استفاده از تلویزیون در این ماه مبارک، محدودتر از اوقات دیگر سال شود. به نظر، این پیشنهاد بسیار معقول است؛ چون مجموعه های ۳۰ قسمتی تلویزیون، انسان را مجدداً دچار روزمرگی و بیش از پیش درگیر مادیات دنیوی می کنند. اما به هر حال از آن جایی که متأسفانه ما معمولاً مجبوریم بین خوب و بهتر، بد و بدتر را انتخاب و دفع افسد از فاسد کنیم، حال ببینیم که از بین این مجموعه ها، کدام یک را تماشا کنیم، بهتر از وقتمان استفاده کرده ایم.

بیایید پیش از انتخاب مفیدترین مجموعه، یک پیش بینی کنیم درباره ی پرطرفدارترین مجموعه. شاید شما هم خودتان جزو همان دسته ای باشید که ممکن است « جراحت » نبینید، شاید « ملکوتی » نشوید، ذائقه تان با « نون و ریحون » زیاد سازگار نباشد، ولی امکان ندارد که « در مسیر زاینده رود » قرار نگیرید. و اما چرا این حدس قوت می یابد که این مجموعه، پر مخاطب ترین مجموعه خواهد شد؟

۱- انتخاب موضوع محوری جذاب و پرطرفدار یعنی فوتبال؛ بر خلاف مجموعه ی جراحت که قسمتی از داستان و یکی از موضوعات فرعی آن، فوتبال است و طبیعتاً جدی گرفته نخواهد شد. حتی بعید نیست که در قسمتی از مجموعه، گریزی به برنامه ی ۹۰ زده شود و پای عادل فردوسی پور هم به مجموعه باز شود.

۲- استفاده از حربه ی استفاده از بازیگران جذاب زن هم چون خانم ها بهنوش طباطبایی و افسانه پاکرو (جسارتاً ببخشید اگر صریح گفتم؛ چون به هر حال خوب یا بد، الآن این اتفاق بسیار رایج شده است که فارغ از محتوای فیلم ها، کارگردان فقط به دنبال افزایش آمار مخاطبین است و می خواهد حتی اگر شده برای دیدن بازیگران خوش چهره هم که شده، بیننده ی آن فیلم شوند. همان اتفاقی که در سینما هم در مورد افرادی هم چون آقای محمدرضا گلزار افتاده است). مخصوصاً خانم طباطبایی که بسیار بازیگر قابل و نیز پرطرفداری است و از آن جایی که معمولاً سالی فقط در یک مجموعه نقش ایفا می کند و جزو بازیگران نسبتاً کم کار می باشد، مخاطبین بسیار مایل هستند تا بازیگری ایشان در این نقش و در قالب این مجموعه را نیز تماشا کند تا ببینند این بار چگونه می تواند از پس نقشش آن هم با لهجه ی اصفهانی بر بیاید. خانم افسانه پاکرو هم همان بازیگری است که با بازی در فیلم زیبای رؤیای خیس، در سالن های سینما به مردم معرفی شد و اکنون مهمان خانه های آنان شده است.

۳- حضور افتخاری بازیکنان فوتبالی هم چون آقایان کریم باقری و آرش برهای در یکی از قسمت های آغازین این مجموعه. هم چنین پس از این دو بازیکن، آقایان احمد جمشیدیان، وحید شمسایی، مهدی جعفرپور، فرشید طالبی، اسماعیل فرهادی و محمد صلصالی نیز جلوی دوربین رفته اند.

۴- داستان پرتعلیق و پر کشمکش مجموعه که سراسر اتفاق و نیز پر از قصه ها و گره های کوچک و بزرگ است که قرار است تا پایان ماه مبارک، حل شوند.

۵- حضور مهدی باقربیگی (مجید قصه های مجید) که انصافاً حیف شد که به این زودی نقشش در مجموعه پایان یافت. بود و نبود بازیگری هم چون آقای اشکان خطیبی برایم هیچ فرقی نمی کرد، ولی با بازی مجید آقا بیگی در همین ۳ قسمت، زندگی می کردم. خیلی طبیعی، روان و دوست داشتنی بازی می کرد.

۶- کارگردانی قوی آقای حسن فتحی.

۷- تیتراژ پایانی فوق العاده زیبا با صدای مخملین احسان خواجه امیری و طبق معمول با شعر زیبای افشین یداللهی. 

۸- هرچند محتوای این مجموعه، شاید زیاد تأثیری در جذب یا دفع مخاطب نداشته باشد، ولی دوری از تکبر و غرور، لب کلام پیام این مجموعه باشد.

۹- عموماً فضای فیلم و صحنه ها شاداب، پر ازدواج و لباس ها و دکورها رنگارنگ و متنوع است.

 

و اما چرا بهتر است امسال، ملکوتی شویم:

۱- فیلم نامه، فیلم نامه، فیلم نامه، که مهم ترین عنصر هر محصول رسانه ای است. به نظر می رسد فیلم نامه ی این مجموعه، الهام گرفته از سیاحت غرب باشد. بسیار مبارک است که در این ماه مبارک، تلنگری از جنس مرگ به ما بخورد تا شاید بیدار و متحول شویم. بستر تحول این ماه، بسیار فراهم است. مانند یک لحظه ی سال تحویل نیست؛ بلکه ۳۰ روز تمرین و ممارست است و چه بهتر که ما با بوی مرگ خو بگیریم تا هشیارتر و مسئولیت پذیرانه نسبت به حق الناس و حق الله عمل کنیم.

۲- نقش اول این مجموعه که یکی از الگوها و صاحب سبک ترین بازیگران ایران است، یعنی آقای محمدرضا شریفی نیا. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که وی به تنهایی می تواند نصف یک گروه فیلم سازی باشد؛ از تصویربرداری بگیرید، تا بازیگری.

۳- این مجموعه، تنها مجموعه ای است که می توان از آن آموخت. می توانید با یک قلم و کاغذ، جلوی این مجموعه بنشینید و یادداشت بردارید. البته منظور این نیست که یک مجموعه باید حتماً این چنین باشد؛ ولی وقتی محصولی رسانه ای، این قدر حرف برای گفتن داشته باشد و بتواند خواص و عوام را نیز جذب کند، می تواند آرمانی تلقی شود. این مجموعه مانند مجموعه ها و سینمایی های دیگر نیست که تنها پیامش این باشد که مثلاً دروغ گفتن بد است، گناه کردن آخر و عاقبت ندارد، کمک کردن کار خوبی است!!! مفاهیمی که یک کودک پیش دبستانی هم می تواند به شما بیاموزد و لازم نیست تا برای آموختن آن روزها وقت گرانبهای خود را رو به روی تلویزیون تلف کنید.

۴- شاید به لحاظ جذابیت های ظاهری و چهره، بازیگران « ملکوت » به پای « در مسیر زاینده رود » نرسد، ولی یقیناً از حیث کیفیت بازی، یک سر و گردن از تمامی دیگر مجموعه ها بالاتر هستند. اسامی بازیگران این مجموعهُ به شرح ذیل است؛

آقایان: كوروش تهامی، رضا رویگری، ایرج نوذری، احمد نجفی، علی دهكردی، نیما شاهرخ شاهی، فخرالدین صدیق شریف، صدرالدین حجازی، غلامرضا علی اكبری، منوچهر آذری، امیررضا شجاعی و عباس عرفانی.  

و خانم ها: رز رضوی، مهشید افشارزاده، آهو خردمند، پروانه معصومی، كمند امیرسلیمانی، ، ابوالفضل شاه‌ كرم، كتانه افشارنژاد، شیوا خنیاگر، فریبا متخصص، ترلان پروانه و لادن سلیمانی.

به نظر می رسد جز مجموعه ی ملکوت، آن سه مجموعه ی دیگر، تقریباً سیاست فارسی ۱ زدایی را دنبال می کنند؛ علی الاخصوص « در مسیر زاینده رود ».

« نون و ریحون » را نیز می توان به عنوان یک مجموعه ی طنز ۳۰ شبی، با آغوش باز پذیرفت. مخصوصاً با این انتقادات تندی که در لا به لای قسمت های اخیرش ارائه کرده است.

نکته ای که در آن دو مجموعه ی دیگر، تحسین برانگیز به نظر می رسد، ساخت مجموعه هایی مناسبتی و پرمخاطب شبکه هایی هم چون ۱ و ۳ در شهرهای جز پایتخت هم چون اصفهان (محل فیلم برداری در مسیر زاینده رود) و مشهد الرضا (محل فیلم برداری قسمت هایی از جراحت) است. این شروع خوبی می تواند باشد در جهت اثبات ظرفیت دیگر شهرهای کشور برای تهیه ی فیلم ها و مجموعه های خوش ساخت در آن جا و نیز کمی دور شدن از فضای متلاطم و پیچ در پیچ پایتخت.

در آخر باید عرض شود که به نظرم، اگر این جا جمهوری اسلامی است و اگر هدف صدا و سیما ترویج معنویت، باید حد و اندازه ی ساخت و پخش مجموعه هایی که جز سرگرمی خاصیتی ندارند را نگاه داشت.
یک یا دو مجموعه کافی است. 4 مجموعه افراط است و عملاً و علناً یعنی این که ای مردم، در ماه رمضان، در طول روز چیزی نخورید و بعد از اذان مغرب زولبیا و بامیه بخورید. فقط روزه ی شکم باشد و نمی خواهد زیاد تقلا کنید و در این ماه به مطالعه و انجام فرایض توصیه شده ی آن بپردازید. زیاد هم زحمت نکشید که خدای ناکرده متحول و دست پر از این ماه بیرون نروید. تلویزیون نگاه کنید و صفا کنید، همین!

ان شاء الله طی یادداشت های آینده، دقیق تر و جامع تر به بررسی مجموعه ها و فیلم ها خواهم پرداخت.

 

 

بارگیری (دانلود)  فایل صوتی تیتراژ پایانی مجموعه ی « در مسیر زاینده رود » به نام « خلاصم کن » با صدای احسان خواجه امیری و شعر زیبای افشین یداللهی - رمز فایل: www.downloadha.com

بارگیری (دانلود)  فایل صوتی تیتراژ پایانی مجموعه ی « ملکوت » با صدای رضا صادقی

بارگیری (دانلود)  فایل صوتی تیتراژ پایانی مجموعه ی « جراحت » با صدای آریا عظیمی نژاد

 

خدایا چنان کن سرانجام کار               تو خشنود باشی و ما رستگار

 

+ نوشته شده در  سه شنبه ۱۳۸۹/۰۵/۲۶ساعت 5:48  توسط احسان رستگار   |