افشاگری، زاویه اندازی و بی اعتمادی مردم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
احسان رستگار، سایت خبر-تحلیلی «نیمروز»:
شنبه این هفته شاهد انتشار فایل صوتی مهدی هاشمی بودیم که برای اولین بار توسط سایت رجانیوز صورت گرفت. در این میان بحث های بسیاری قابل طرح است و از زوایای متلفی می توان موضوع را واکاوی کرد، اما آن چه از همه مهم تر به نظر می رسد، نتایج و عواقب انتشار این گونه اطلاعات در عرصه ی خواص و عوام است.
این که مهدی هاشمی واقعاً این صحبت ها را کرده چندان بعید نیست، ولی به هر حال نمی توان با قطعیت مهر تأیید بر صحت و سقم این فایل صوتی زد. قطعاً مهدی هاشمی جزء کسانی بوده که در فتنه ی 88 با آن گفتمانی که ما داریم، نه الزاماً از لحاظ قانونی بلکه بیشتر از جهت اعتقادی و سیاسی خطاهای اثرگذاری مرتکب شده است و از نهایت نفوذ آقازادگی اش در راستای اهداف سیاسی یک جریان زاویه دار با انقلاب و حتی اسلام اصیل استفاده کرده است. اما آن چه در این مجال نقطه ی عطف به نظر می رسد، این است که مهدی هاشمی فرزند یکی از مشهوررین، قدیمی ترین و اثرگذارترین چهره های انقلاب و نظام کشورمان به شمار می رود. قطعاً این آقازادگی نباید باعث ایجاد هرگونه مصونیتی برای وی شود، ولی مشکل این جاست که در این مصداق، ماجرا برعکس شده؛ به دلیل مهدی هاشمی، کسی به پدرش همه وارد نمی کند بلکه بیشتر به دلیل این که آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی پدر مهدی هاشمی است به فرزندش شدیدترین حملات صورت می گیرد و این افشاگری نیز ذیل همین رویکرد جان می گیرد.
رویکرد بدنامی و از بین بردن حسن شهرت و یا افزایش سوء شهرت یک شخصیت سیاسی، گاه با انتشار سوابق غیر اخلاقی آن مسئول مانند رئیس سابق سیا در آمریکا معنا می یابد و گاهی هم با تخریب اطرافیان و نزدیکان و بستگان آن شخص. علیه آیت الله هاشمی و فرزندان وی این قسم فعالیت ها به وفور مشاهده شده است؛ از همان سال 84 تا به الان به ویژه از سال 88. در ابتدا ممکن است حس خوبی پیدا کنیم و بگوییم که مثلاً دست مریزاد رجانیوز که این گونه موذیان سر در آخور نظام کرده ی فتنه گر را رسوا می کنی و روشن گری ات مثال زدنی بود! اما نتایج این روشن گری –که شاید هم مصداق سیاه نمایی بتواند باشد- و پر و بال دادن به آن، شاید نتیجه ای جز بد بینی بیشتر مردم به نظام و مسئولین و افزایش تنش ها و درگیری های مسئولین با یکدیگر نداشته باشد.
در همین راستا توجه به نکاتی لازم به نظر می رسد که آن ا را از نظر می گذرانیم:
1- بسیار دیده شده که در عرصه ی سیاست ایران، شخصی که چندان با بصیرت یا عمار نبوده، حرف حساب و نه پر بی راه گفته ولی چون خیلی شخصی سربلند بیرون آمده از فتنه نبوده، کل اظهارات وی تخطئه و رد می شده است؛ حال چه شده که این گونه شخصی هم چون نیک آهنگ کوثر که رسماً ضد انقلاب است، می شود منبع خبر ما! چطور می توان با واسطه یا بی واسطه به منبعی اعتماد کرد که مانند تمامی دیگر ضد انقلاب ها، هدفش افزایش درگیری، تنش و نابسامانی در داخل جمهوری اسلامی ایران است؟
2- با افزایش فناوری در عرصه ی الکترونیک و مخابرات، تقطیع یک فایل صوتی و یا شبیه سازی صوت یک شخص با نرم افزارهای پیشرفته، کاملاً میسر است. کسانی که به وقوع فته اعتقاد دارند، حضور و سهم عمده ی مهدی هاشمی در آن برایشان بدیهی است؛ پس کاملاً معقول است که حرف های کم و بیش از این دست –که در فایل صوتی شنیده می شود- بر زبان مهدی هاشمی جاری شود، اما آیا واقعاً اگر شخص دیگری با خیال راحت بخواهد در مورد مسائل حساس سیاسی و فتنه ی 88 و امثالهم اظهار نظر کند و از ضبط نشدن صدایش هم خیالش راحت باشد، آیا در کل اظهار نظرهایش واقعاً هیچ حرف نادرست و نسنجیده و غیر قابل دفاعی نخواهد گفت؟ این ها تنها سؤال بود و الا زاویه ی ما با مهدی هاشمی و هم طیفانش روشن است.
3- نکته ای که خیلی باید بدان توجه شود (که نمی شود)، تأثیر انتشار این فایل در بین نخبگان و مردم است. در نظر بگیرید که شخصی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد و و مستقماً منصوب رهبری، بعد پسرش ای گونه در مورد همان رهبری اظهار نظر کند و بی مهابا نظام را به ورطه ی تخطئه بکشاند. چنین واقعیت هایی ممکن است در بین فرزندان برخی از سئولان عالی رتبه ی هر نظامی وجود داشته باشد و مسئولان دیگر هم آن چنان بی اطلاع از این مخالفت ها زوایا نباشند، ولی از نتایج انکار ناپذیر افشا و بازگویی این چنین مباحثی، دلخوری و تفرقه است. منتقل کردن این پیام که نه مهدی هاشمی بلکه آیت الله هاشمی رفسنجانی به عنوان مؤثرترین شخصیت های نظام جمهور اسلامی ایران با رهبری زاویه و مخالفت پنهان دارد، از اولین و فاجعه آمیزترین خروجی های این چنین افشاگری هاست که طبیعی است در چنین شرایطی بی بی سی به نفع نیک آهنگ کوثر وارد میدان شود و اصالت فال صوتی را تأیید کند. کدام ضد انقلابی است که از مشاهده ی فاصله بین رهبری و شخصی چون آقای هاشمی گل از گلش نشکفد؟ آیا این عیناً دشمن شادی و حرکت روی ریل ضد انقلاب نیست؟
4- چرا این فایل صوتی دقیقاً زمانی منتشر می شود که مهدی هاشمی در زندان به سر می برد و فرصت و امکان دفاع از خود را ندارد؟ اگر بنا بر شنیدهها قضاوت کنیم، زمان ضبط فایل صوتی بنا به اظهارات نیک آهنگ کوثر باز می گردد به سال 89؛ آیا واقعاً علت این افشاگری دادگاه استات اویل مهدی هاشمی در کانادا و شکایت هوشنگ بوذری از وی بوده است یا فرصتی برای لگدمال کردن بیش از پیش مهدی هاشمی زمانی که فرصتی برای دفاع ندارد؟
5- چرا وقتی مهدی احمدی نژاد (داماد مشایی و پسر بزرگ احمدی نژاد) در صفحه ی شخصی فیس بوکش می نویسد نترس! به احمدی نژاد فحش دادن هزینه ندارد. اگر جرأت داری به کسانی فحش بده که ... هیچ کس واکنش نشان نمی دهد و انگار نه انگار که چه حرفی سربسته بیان شده است؟ فقط مهدی هاشمی آقازاده و مشکل دار است؟
6- ثمره ی نهایی این قیبل اتفاقات چیزی نخواهد بود جز بی اعتمادی بیشتر مردم به آقایان و آقازاده هایشان و اعتقاد بیشتر به تصمیمات پشت پرده و تبعیض و بغض پیدا کردن نسبت به نه فقط شخص آیت الله هاشمی بلکه امثال ایشان (چه از جهت رده و مرتبه و چه از جهت جهت گیری سیاسی) که کم هم نیستند. بخشی از مسئولان که خود، با عملکرد خلاف شعار و پشت پا زدن به تعهدات و وعده هایشان و نیز بی صداقتی، پشتوانه ی اعتماد مردم را از دست داده اند، برخی هم که فتنه گرند، بعضی دیگر هم که مشکلات توانمندی و مدیریتی دارند، پس کلاً که می ماند که مردم بتوانند به او تکیه و اعتماد کنند؟
برچسبها: مهدی هاشمی, نیک آهنگ کوثر, فایل صوتی مهدی هاشمی, آیت الله هاشمی رفسنجانی