بسم الله الرّحمن الرّحیم

احسان رستگار، سایت خبری-تحلیلی «نیمروز»:
روزنامه ی ایران، در روز چهارشنبه ی هفته ی گذشته سرمقاله ای با عنوان «نقدهاي احمدينژاد به جريان دوم خرداد» منتشر کرده بود که در صفحه ی دو روزنامه، مابقی یادداشت با عنوان «نقدهاي احمدينژاد به جريان دوم خرداد (4)» درج گردیده بود.
این مجموعه مقالات که پنجمین شماره ی آن دیروز، شنبه، منتشر شد، از دو حیث قابل بررسی می باشند؛ یکی ارجاعاتی که از سخنان و نظرات احمدی نژاد در این یادداشت منتشر می شود و دیگری هدف و پیامد مورد نظر «روزنامه ی ایران»، به عنوان رسانه ی رسمی مکتوب دولت.
در این یادداشت بیشتر به جملات و نظرات احمدی نژاد -که تقریباً نقطه ی مقابل موضع وی از سال 84 تا کنون بوده است- اشاره می شود.
«نگرش تك بعدي و نامتوازن جناح دولتي به توسعه سياسي و ناديده انگاشتن مؤلفههاي ديگر توسعه در عمل موجب شد اقتصاد و فرهنگ دچار بحران (شده) و كشور مجبور شود هزينه زيادي بابت اين رويكرد نادرست به توسعه بپردازد. اكنون كشور بيش از اين نميتواند اين گونه هزينهها را تحمل كند. اين بيتوجهي دولت موجب شد بسياري از مشكلات تشديد شده و در مواردي مانند بيكاري و فساد اجتماعي به نقطه بحراني برسد... القاي ادعاهاي نادرستي چون اجتنابناپذيري سكولاريسم و مدرنيسم و هم عرضي توسعه سياسي با سكولاريزاسيون از مصاديق مقابله با فرهنگ ديني محسوب ميشود.»1
آقای احمدی نژاد در حالی نگرش تک بعدی و نامتوازن جناح دولتی و بحران زدگی اقتصاد و فرهنگ را نقد می کرد، که در دولت خود ایشان تئاترهایی فاجعه آمیز هم چون هدا گابلر و اتللو و فیلم هایی هم چون من مادر هستم، شبانه روز، انتهای خیابان هشتم در دوران ایشان اکران شده و مسائل فرهنگی همان طور که رهبری بارها تأکید کرد اند، از موارد مغفول دولت های نهم و دهم بوده است. انتقاد از رویکرد سکیولاریستی دولت خاتمی نیز از آن جهت زیر سؤال می رود که مکتب ایرانی در دوران آقای احمدی نژاد تبیین شد. مشخص نیست در حالی که احمدی نژاد کابینه را خط قرمز معرفی کرد، چگونه مبارزه با نگرش تک بعدی، جانبدارانه و حزبی از دغدغه هایش بوده است!
«نتيجه برنامهها و شعارهاي توسعه بايد به تعمق و گسترش مهرباني، دست همديگر را گرفتن، راستي، صداقت و صفا، آرامش، آسايش و عبوديت بينجامد، چه در غير اين صورت، افزايش تيراژ روزنامه و رشد فلان شاخص اقتصادي به تنهايي نشانگر توسعه نخواهد بود.»2
وفور مهربانی و صدقت و آرامش و آسایش در دولت های نهم و دهم که تقریباً محلی از اعراب ندارد و هر کس به این مسأله شکی وارد می داند، سعی کند نامه نگاری ها، تحصن 11 روزه رئیس جمهور، تختطئه ی قوای دیگر، تک روی و حذف جریان های سیاسی، بزرگ ترین اختلاس تاریخ ایران و تمامی دیگر فجایع را نادیده بگیرد و به صداقت و پاک دستی و مهربانی این دولت شک نکند.
«تخريب چهرههاي رقيبي كه طي سالهاي اخير انجام گرفته در تاريخ دو دهه اخير كشورمان بي سابقه است. به طور مثال برخورد جناح دولتي در انتخابات مجلس ششم با آقاي هاشمي رفسنجاني هم تأسفبار و در عين حال عبرتانگيز ميباشد. شخصيتي را كه تا چند ماه قبل از او به عنوان «اميركبير» دوران و «سردار سازندگي» ياد ميكردند و حتي مصمم بودند با تغيير قانون اساسي دوره مديريت ايشان را تمديد كنند با ناجوانمردانهترين و پيچيدهترين شيوههاي تبليغاتي مورد هجوم قرار دادند. اين تخريبها فقط در حوزه سياست صورت نميگيرد بلكه دامنه اين تخريب و توهينها در بخش فرهنگي هم ادامه دارد. در مقابل سيل تحريفات و تبليغات عليه مباني دين و انقلاب، بزرگاني با سلاح منطق و استدلال وارد ميدان شده و ايستادگي كردند. به طور مثال شخصيت ارزشمند و عالمي وارسته و دانشمند مانند آيتالله مصباح يزدي كه از مفاخر برجسته روحانيت و حوزه علميه در عصر ما هستند. اما ملاحظه شد كه اين شبكه عظيم تبليغاتي به جاي بيان استدلال و ارائه بحثهاي منطقي، شيوه توهين و تخريب را در پيش گرفته و تهمت و افتراها و داستانپردازيهاي ناجوانمردانهاي را به سوي ايشان روانه كرده و ثابت كردند چون در مقابل انديشههاي استاد مصباح يزدي حرف منطقي ندارند، بهناچار راه توهين و تخريب را در پيش گرفتهاند.»3
در این مورد هم که قصه سر دراز دارد و فقط کافی است به عنوان یاد آوری بازگردیم به مناظره ی تاریخی احمدی نژاد و موسوی برگردیم که در آن شب آقای هاشمی عمیقاً مورد عنایت آقای احمدی نژاد قرار گرفت. حملات اخیر و بی اخلاقی های اصحاب رسانه ای دولت علیه آیت الله مصباح یزدی هم که بر کسی پوشیده نیست.
«نگاه ما به توسعه سياسي، نگاهي نو، مترقي و بومي است نه وارداتي ... ما خودمان را درگير جنجالهاي سياسي خانمانسوز نميكنيم، ما در يك فضاي دوستانه و سازنده به دنبال افزايش كمي و كيفي آزاديها خواهيم بود و نحوه استفاده از آزادي را تمرين ميكنيم.»4
اگر این جنجال آفرینی ها دولت نبوده که این چنین بسیاری را بی خانمان و یا خانمان سوخته کرده، پس احتمالاً کار، کار عجانب است که ما را تحریم کرده اند!
«مجموعه نيروهاي انقلاب به خاطر اعتقاداتشان اصلاً روشهاي تخريبي ناجوانمردانه را نميپذيرند و قبول ندارند، چرا كه در نهايت به نفع نظام نيست.»5
تخریب و تهمت و بی اخلاقی و جنجال آفرینی در دولت نهم و دهم به گمانم در کل تواریخ کل کشورهای جهان از ابتدای خلقت تا کنون بی سابقه و یا کم سابقه بوده است! شاید بتوان جنجال ها و فضای ملتهب زاده ی دولت های نهم و دهم را با فتنه ها و فضای پرکشمکش صدر اسلام قیاس کرد!
در انتها از احمدی نژاد ده سال پیش ممنونیم که این گونه به ما فهماند که ممکن ات شخصی دقیقاً حرفی را رد کند و سپس خودش دقیقاً مبدع و پیشگام در انجام آن خطای نقادی شده شود. هم چنین می فهمیم که چگونه ممکن است شخصی مانند برخی که به مد روز خیلی اهمیت می دهند و پوششان را متناسب با آن انتخاب می کنند، در فضای سیاسی هم این چنین اتفاقی ممکن است رخ دهد؛ سیاست مداری روزی که دفاع از یک مسئول قدرتمند برایش منفعت دارد، مظلومیت او را فریاد کند و فردا روز که تخطئه ی یک سیاست مدار رقیب برایش نان دارد، او را تخطئه و به عنوان ام الفساد مملکت معرفی کند.
1- احمدينژاد، محمود؛ «غفلت از فرهنگ ديني و ملي، بستر اباحيگري و فساد اخلاقي است»؛ جام هفته؛ ش 141.
2- سايت فارس؛ كد خبر 8402180014.
3- احمدينژاد،محمود؛ «انتخابات رياستجمهوري را تكنامزدي ميكنند»؛ رسالت؛ 28/7/1379.
4- سايت فارس؛ كد خبر 8403090023.
5- احمدينژاد،محمود؛ «وظيفه قوه مجريه نظريهپردازي نيست»؛ سياست روز؛ 30/9/1381.
بعد التّحریر:
برچسبها:
محمود احمدی نژاد,
آیت الله هاشمی رفسنجانی,
روزنامه رسالت,
روزنامه ایران