منتقد (نه مخالف)، مستقل (نه جناحی)

اطلاع رسانی و نقد مسائل سیاسی و هر آن چه مستقیماً و غیر مستقیم،سیاسی است؛از امروز،از دیروز و از فردا

طنز تلخ/سبیل های پوریا عالمی


بسم الله الرّحمن الرّحیم

در سمت راست پوریا عالمی را می بینید با سبیل قبل از اوین، در سمت چپ بی سبیل بعد از اوین

پوریا عالمی که در عالم روزنامه نگاری، یک طنز نویس عالم محسوب می شد، شهره بود به طنازی که یک عالمه سبیل دارد. نقل است که گویند پوریا، با یک عالمه سبیلش، در گپ و گفتی که با مأمورین توجیه متهمین در سلسله نشست های روشن گری داشته است، کاری کرده که شخص پرسشگر در حالی که به دلیل علاقه به محیط زیست و در ایام نزدیک به درخت کاری، در حال بیل زدن و درخت کاشتن بوده، از فرط زهر آلود بودن نیش عالمی، با وحود این که شخص روشن گر، خود آدم عالمی بوده، ناگهان از فرط عصبانیت، با دسته بیل می زند به آن سبیل.

از آن جا که عالمی بخشی از وجودش را در سبیلش نهادینه کرده بود، بعد از این سانحه، سبیلش کج می شود و رباط صلیبی سمت چپ سبیلش پاره می شود. بعد از این اتفاق دردناک، پزشکان بر بستر وی حاضر می شوند و می گویند این رباط صلیبی، دیگر رباط بشو نیست. باید یک روبوت به جای این رباط قرار داد. آن پرسشگر با تعجب می پرسد: مگر دستش قطع شده که می خواهید دست روبوتی برایش بگذارید؟ یک سبیل است دیگر! پزشک متخصص می گوید: نه! برای آقای عالمی یک سبیل فقط یک سبیل نیست! بلکه بخشی از بدنش است! پزشک اشاره می کند به رباط صلیبی چپ سبیل عالمی و می گوید: ببینید. سبیلش شکسته و از آن خون آمده! از سبیل شما خون می آید؟ نه! ولی از این سبیل آمده

پرسشگر عاشق محیط زیست متأثر می شود و بیلش را به گوشه ای پرتاب می کند و می گوید: من دیگر دست به بیل نمی شوم، چون دیگر نمی خواهم کسی را سبیل بشکنم. بعد می پرسد: آقای دکتر! الآن باید چه کنیم؟ پزشک می گوید: یا باید سبیلش پروتز شود یا ایمپلنت بگذاریم. پرسشگر می گوید: اگر نگذاریم چه؟ خودش جوش نمی خورد؟ پزشک پاسخ می دهد: خیر! تازه برایتان بدتر هم می شود! چون رباط صلیبی چپ پاره شده، از این پس بیشتر به سمت چپ می لنگد و خلاصه بیش از پیش چپ می کند! پرسشگر با دوست می کوبد بر سر کچلش و می گوید: وا مصیبتا! حال چه کنیم؟ ایمپلنت گران است! پروتز کمر ما را می شکند! من پسته نمی توانم بخرم، چه رسد به پروتز و ایمپلنت! این هم که اگر بیشتر چپ کند که دیگر وا ویلا می شود!

پرسشگر رو می کند به عالمی و می گوید: عالمی! از پوریای ولی بیاموز و ما را ببخشای به خاطر این سهل انگاری! دستم به سمت راست سبیلت! بگذار هم خودت را راحت کنیم و هم خودمان را. عالمی نگاهی با تألم و عالمانه به پرسشگر می کند و می گوید: ما را ز بهر مواهب دنیا، نصیب گشت یک دسته بیل! از این همه اجزا، مستقیم خورد به سبیل! گر نوبت این جزء است و عمرش به دنیا نیست! ما را به خیرش امید نیست، این شما این هم سبیل! گر ظاهرم کج است و قلمم نیش می زند، لیکن سرنوشتم گشته است چون هابیل! این سبیل ها رفتنی است ولی بدان! رفتن با ماشین خیلی توفیر می کند تا با بیل!

این را که عالمی گفت، پرسشگر اشک از چشمانش روان گشت و روی عالمی را بوسید و گفت: حقا که پوریایی! خلاصه ماشین آوردن و سبیل عالمی را زدند و دیگر نه مصیبت درد رباط صلیبی سبیل بود و نه پروتز و ایمپلنت. روایت است تا چند روز عالمی نمی توانست درست راه برود و تعادل نداشت. علتش را که جویا شدند، گفت بعد از جلسات پرسشگری، فهمیدم که درد رباط صلیبی سبیل چپم زده به رباط صلیبی پای راستم. گویا مغز برعکس فرمان می دهد و من اعصاب مرکزی مخچه ی مغزم وصل بوده. بعدها که از دوستان نزدیکش پرسیده می شد، می گفتند پوریا دلش شکسته و خیلی میل به راه رفتن ندارد. بیشتر می نشیند و به خاطراتش با سبیلش فکر می کند.

بعد از این اتفاق، شنیده شد که چندین نفر از جماعت نسوان تهران و اهالی رسانه، به دلیل از دست رفتن سبیل عالمی، گیسوان خود را تراشیدند و هفت روز با کلاه لبه دار در اجتماع ظاهر شدند.

گفتنی است جماعتی هم «کمپین اعتراض به سبیل تراشی پوریا» را تأسیس کرده اند و گزارشی در همین راستا به سازمان ملل و دیگر سازمان های مردم نهاد و دولت نهاد غربی و شرقی فرستاده اند.

شنیده ها حاکی از آن است که سید خندان، چند کیلو پسته ی خندان، با یک روبان سبز و یک مقاله با عنوان «جایگاه سبیل در جامعه ی مدنی و کنکاش در حل تقابلات احتمالی سبیل دموکراتیک با اسلام» را به عنوان هدیه برای پوریا عالمی فرستاده است



برچسب‌ها: پوریا عالمی, سبیل پوریا عالمی, طنز نویس روزنامه اعتماد, زندانی های رسانه ای
+ نوشته شده در  شنبه ۱۳۹۲/۰۱/۰۳ساعت 23:59  توسط احسان رستگار   |