منتقد (نه مخالف)، مستقل (نه جناحی)

اطلاع رسانی و نقد مسائل سیاسی و هر آن چه مستقیماً و غیر مستقیم،سیاسی است؛از امروز،از دیروز و از فردا

احمدی دلاور، پیرو امر رهبر!/دومین شب تذکر مردمی به احمدی نژاد+حاشیه نگاری خبرگزاری دولت!


بسم الله الرّحمن الرّحیم

باز هم شب رحلت امام رسید و ما داغداریم ولی به شرطی که برخی بگذارند و خود و طرف مقابل را ریشخند نکنند.

طبق معمول سخنران شب رحلت امام، آقای رئیس جمهور بود. سال گذشته هم اتفاقاتی افتاد که از ترکش های یازده یا به روایتی سیزده روز خانه نشینی آقای احمدی نژاد در اعتراض به حکم حکومتی رهبری در بهار 90 بود.

در سخنرانی پارسال عده ای با شعارهای «مشایی حیا کن، احمدی را رها کن»،  «مرگ بر ضد ولایت فقیه» و «این همه لشگر آمده به عشق رهبر آمده» علیه تحصن خانگی رئیس جمهور اعتراض خود را نشان دادند و البته از طرف دیگر همه یاد سخنرانی حاج سید حسن آقای خمینی در خرداد 89 در حرم امام افتادند که با شعارها و سازمان دهی عده ای نا تمام ماند و وی اجباراً سخنرانی اش را با این جملات پایان داد: "مردم قطعا از اين تعداد اندک که اينگونه شعار مي دهند بيزار هستند، عده ای که تلاش می کنند مراسم باشکوه سالگرد امام راحل را به کام مردم تلخ کنند و تا بوده چنين بوده و هنوز بيست سال از رحلت امام نگذشته و خداوند ان شاء لله همه ما را قرين رحمت خودش قرار دهد." با این تفاوت که سید حسن مرتکب عملی خلاف قانون یا خلاف شرع نشده بود ولی رئیس جمهور علناً مقابل حکم حکومتی ولی فقیه مبنی بر عدم برکناری وزیر اطلاعات ایستاده بود که حکم خلاف قانون بود و هم بر اساس فتوای اکثر مراجع خلاف شرع.

شعارهای سیزده خرداد 90 تا آن جا ادامه پیدا کرد که رئیس جمهور گفت: "تامل كنید، سخنرانی من چند دقیقه دیگر به اتمام می رسد." در بخش دیگری از سخنرانی سال 90 هم احمدی نژاد در حالی که ولوله ای در جمعیت افتاده بود به شخص نامعلومی اشاره کرد و گفت: "مخلص آقای رئیس هم هستیم! نوبت شما هم می​شود! من همه شما را دوست دارم و نوکر همه شما هم هستم" و بعد سایت ها منتشر کردند که رئیس جمهور عبارت آقای رئیس را خطاب به سعید حدادیان گفته است و بعد حدادیان گفت که 13 خرداد اصلاً در حرم امام نبوده است. و دقیقاً همه یاد سخنرانی ناتمام سید حسن افتادند و بسیاری نوشتند که این جهان کوه است و فعل و ما ندا، باز می آید نداها را صدا و خلاصه دنیا دار مکافات الهی است.

دیشب هم اتفاق جالبی افتاد که بسیار شبیه سال 90 بود:

1- باز هم مراسم با حدود دو ساعت تأخیر از تلویزیون پخش شد.

2- باز هم عده ای می خواستند بگویند رئیس جمهور تابع رهبری است و عده ای خواستند به او یاد آوری کنند که اگر هم نیست باید باشد.

3- باز هم عده ای شعارهای خاصی دادند و باز هم رئیس جمهور گفت مخلص شما هم هستم. دو سه دقیقه دیگر می رسم و بعد نوبت شماست.

*تفاوت:

بر خلاف سال پیش که از ایستادن پشت رهبری در جهت حمایت از مواضع ایشان نام برد، این بار رئیس جمهور نامی از رهبری به میان نیاورد.


دیشب دقیقاً داستان از این قرار بود که احمدی نژاد داشت سخنرانی می کرد و مانند همه ی شعارهای دسته جمعی، اول صدای یک نفر بلند شد و شعار داد «احمدی دلاور، پیرو امر رهبر» و پس از وی جمعی شروع به تکرار کردند. احمدی نژاد هم در پاسخ گفت: "اجازه بدین! بسیار خب! خیلی متشکر!"

دقیقاً همین اتفاق در سخنرانی سید حسن هم افتاد و عده ای واقعاً فکر نمی کردند دارند شعاری علیه سید حسن می دهند و «مرگ بر ضد ولایت فقیه» و امثالهم را شعارهایی اصولی و عادی و نه علیه شخص سخنران می دانستند وگرنه شاید اصلاً تکرار نمی کردند. اما در نظر بگیرید که سخنرانی سید حسن در روز 14 خرداد 89 بود و سخنرانی احمدی نژاد در شب 13 خرداد 90 و 91 و از حیث جمعیت و طیف آنان، مردم حاضر در روز رحلت امام در حرم صدها برابر جمعیت شب 13 خرداد هستند و به شدت هم عام تر و از اقشار گوناگون اما شب 13 خرداد قدری جمع خاص تر است و آن ها وقتی می گویند مثلاً «احمدی دلاور، پیرو امر رهبر» منظورشان این است که حواست باشد که حواسمان به تو هست و تو را اگر بخواهیم به واسطه ی رهبر است نه خودت. اما مثلاً شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه به سید حسن از آن جا که خیلی مصداق نداشت، ممکن بود حتی برخی بدون قصد و غرض تکرارش کنند کما این که همان تکرار کنندگان هم طیف وسیعی از مردم حاضر را در بر نمی گرفت.

بیشتر سخنرانی دیشب را به روایت تصویر تفسیر می کنم که به شرح زیر است:


عکس زیر از سه دسته تشکیل شده است: دسته ی اول که به نمایندگی جوان تی شرت سفید در سمت چپ تصویر با عکس رهبری در کنار احمدی نژاد در تصویر مشاهده می شود که هنوز هم به این نتیجه نرسیده که نمی تواند رئیس جمهور محبوبش را بعد از چندین و چند سرپیچی از احکام حکومتی ولی فقیه کنار ایشان تصور کند. دسته ی دوم کسانی هستند به نمایندگی آن آقای نسبتاً مسن در پایین وسط و پایین تصویر که عکس احمدی نژاد را در دست دارد که این ها باز بدتر از دسته ی قبلی که فکر می کنند رهبری و احمدی نژاد را با هم می توانند داشته باشند، خیلی گوشش به این حرف ها بدهکار نیست و احمدی نژاد برایش به مثابه کل نظام و همه ی حیثیتش است. و دسته ی سوم که در سمت راست و انتهای تصویر شاهدش هستیم گروهی اند که گفتمان امام و رهبری را که اصیل ترین گفتمان است دنبال می کنند و احمدی نژاد برایشان در حد یک رئیس جمهور است و بس و نه شخصی کم یاب و عتیقه.



دسته ی اول در عکس زیر عدالت احمدی نژاد را با ولایت رهبری گره زده است که خوش خیال هستند.



دسته ی دوم دسته های سوم و اول را احاطه کرده است و این جا با غلبه ی بی خیال ترین گروه مواجهیم که همان طرفداران احمدی نژادی الی الأبد هستند.


دسته ی اول که در ساده لوحی با طور اساسی و گفتمانی غوطه ور است تا حدی که رئیس جمهور بوتاکس (عمل زیبایی در پیشانی و گونه ها) کرده را نماد ساده زیستی می داند و از امام هم جمله در تأیید وی به رخ می کشد. 


در این تصویر هم گروه اول و دوم یکدیگر را تکمیل کرده اند با غلبه ی گروه اول و البته همان یک نماینده ی گروه دوم با تک عکس احمدی نژاد در دست، گویای این است که دسته ی دوم چقدر ذوب در احمدی نژادند و به عبارتی می شوند همان گروه احمدی نژادی های 88 که می گفتند احمدی نژاد مرد است، مرد! و هم زمان با دست به صورت شماتیک نشان می دادند که چقدر مرد است.


این طفل معصوم را هم فعلاً قربانی دعوای حزبی و گروهی نمی کنیم و می گذاریم تا بزرگ تر شود. به هر حال یا اغفال شده یا مانند همان طفل آمریکایی که به زبان اسپانیولی گفت محمود محمود عاشق محمود است و مرام و صفای بی مثالش.


این جا هم جمعیت دارد می خروشد و شعار می دهد که احمدی دلاور، پیرو امر رهبر و احمدی دلاور هم خیلی با لحن خوشی از این شعار استقبال نمی کند و به بسیار خب و اجازه بدین بسنده می کند.


این پدر سالمند با مو و محاسن سفید هم احترامش بر ما واجب است و فقط در همین حد بسنده می کنیم که جزء افرادی است که اصالتاً و به طور نمادین و عملی و نظری جزء دسته ی دوم به شمار می آید.


در تصویر زیر شاهد هستیم که بسیجی با چفیه و پیشانی بند سبز رنگ همین الآن حاضر است تا طی عملیاتی انتحاری رئیس جمهور را نه قانوناً بلکه با روش عملیانی و هیأتی روی ریل تبعیت از حضرت آقا قرار دهد. شواهد و قرائن این عکس بیانگر این است که رئیس جمهور در راستای اجرا نشدن این عملیات، می تواند ممنون میله های جلوی این برادر باشد. 


در تصویر زیر هم می بینیم که این برادر با ظاهر بسیجی همه ی ما را سر کار گذاشته و یا ما خودمان سر کار رفته ایم و وی گلو پاره می کرده در حمایت از احمدی نژاد و این طور که به نظر می رسد حاضر است آن نگین های سنگی انگشترانش را بکند در حلق مخالفان رئیس جمهور و خرخره ی بدخواهان را هم مخلصانه، قربت الی الله و خودجوش بجود.


این کودک هم یک بسیجی بی ریا و پاک و صادق است که بیشتر به وحدت اعتقاد دارد که وی را هم در دسته بندی ها داخل نمی کنیم، ولی بزرگ بشود، می تواند میدان داری کند میان این وری ها و آن وری ها البته با حفظ ظاهر به نحو احسن نه این طوری! ضمناً اصلاً تصمینی وجود ندارد، شاید هم به یک ور متمایل شد.


این ها هم طبق معمول دسته ی اول هستند که کار ویژه شان تحمیل رئیس جمهور به سمت و سویی است که متأسفانه تجربه ثابت کرده در عمل و باطن تمایلی به آن ندارد.


+


در تصویر زیر حاشیه نگاری جالب خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا) را از حرم امام در دیشب می بینیم که طوری خبر را منعکس کرده که گویی عده ای داشته اند احمدی نژاد را تشویق می کردند که دمت گرم دمت گرم!

 


بعد التّحریر:

همین یادداشت در سایت خبری-تحلیلی «بازتاب (امروز)»



برچسب‌ها: شب رحلت امام خمینی, شب سیزده خرداد 90, سخنرانی ناتمام سید حسین خمینی خرداد 89, سعید حدادیان
+ نوشته شده در  یکشنبه ۱۳۹۱/۰۳/۱۴ساعت 5:45  توسط احسان رستگار   |