تعهد محضری خاتمی هم مانع آمدنش نیست / آقای خاتمی! نیایی مدیونی!
بسم الله الرّحمن الرّحیم

1- این موضوعی شخصی است و مربوط به شخص خاتمی که می خواهد نامزد شود یا خیر. آن چه محل بحث ماست نه نامزدی خاتمی بلکه موضع گیری ضد و نقیض خاتمی است در حالی که وی قاطعانه از سال 90 تا کنون اعلام می کرد که در انتخابات نامزد نخواهد شد. از آن جا که برخی خاتمی را نماد اخلاق سیاسی و صداقت می دانند، این تناقض گویی چگونه قابل دفاع است که وی سال گذشته با شک و تردید از نامزدی اش سخن می گفت و چند ماه است با شک و تردید از آمدن می گوید و احتمالاً چند هفته ی دیگر با قاطعیت از آمدن خواهد گفت.
2- در همان 20 مرداد که خبر تعهد محضری خاتمی مبنی بر نیامدن به انتخابات منتشر شد، عرض کردم که اولاً خاتمی گفته که تعهد محضری می دهم، هنوز که نداده، دیوار حاشا هم که بلند است. مضاف بر این حتی اگر تعهد محضری هم بدهد، باز هم هیچ اعتبار و ضمانتی نیست. بر خلاف شناخت ناقص و اشتباهی که برخی نسبت به خاتمی دارند و فکر می کنند با یک عارف و سالک و نماد اخلاق مداری و صفا و صمیمیت طرف هستند، در حالی که خاتمی خیلی بیشتر از بسیاری از کسانی که به عنوان چهره هایی قدرت طلب شناخته می شوند، میل به ریاست جمهوری دارد.
3- این مدعا که شهوت قدرت در خاتمی غلیان می کند، چند دلیل است؛ اول این که از سال 76 تا 84 خاتمی و اصلاح طلبان حاکم بر کشور بوده اند و علت عدم نامزدی وی در سال 88 هم بنا بر شواهد و قراین موجود، محبوبیت بیشتر احمدی نژاد نسبت به خاتمی در نظرسنجی های مختلف بود که باعث شد خاتمی اشتباه موسوی را مرتکب نشود و به جای خود، موسوی را -که بر اساس نظرسنجی ها از پیش باخته بود- بسوزاند نه خود را. به این ترتیب خاتمی پایگاه رأی و محبوبیت خود را حفظ کرد زیرا دریافته بود که در ایران، نمی توان در میانه ی دوره ی ریاست جمهوری کسی و در حالی که رئیس جمهور دوباره نامزد است، وی را شکست داد. با این وجود حمایت او و اصلاح طلبان توانست رأی 13 میلیونی را برای موسوی رقم بزند، ولی خاتمی فقط زمانی می آید که اعتقاد بدهد احتمال پیروزی اش بیش از دیگران است.
4- با لحاظ کردن تفاسیر فوق، خاتمی نماد اخلاق نیست، ولی می توان وی را نماد سیاست ورزی صبورانه و موذیانه دانست. البته وی در نوع سیاست ورزی اش هم مختار است، ولی دیگر پذیرفته نیست که وی یا طرفدارانش ادعای اخلاق مداری و صداقت کنند.
5- خاتمی در چند ماه اخیر -که وعده ی تعهد محضری اش را نادیده گرفته- در جلسات مختلف و طی اظهار نظرات متفاوت همواره با دست پس زده و با پا پیش کشیده است. اگر گفته که نمی آید و فضا باز نیست و حاکمیت مایل به حضورش نیست، از طرفی دیگر هم گفته که فکر می کند تا تصمیم درست را اتخاذ کند. در آخرین دیدارش که با اعضای ستاد جوانان اصلاح طلب داشت، گفت: "سوزاندن سرمایه هنر نیست، اگر سرمایه ای هست باید آن را به نحوی به کار برد که مشکلاتمان را اندک اندک حل کند و این امر نه راحت طلبی است، نه شانه از زیر بار مسؤولیت خالی کردن، ولی در هر حال باز هم می اندیشم و امیدوارم همه ما درست بیاندیشیم."
6- نکته ای که عجیب است و تؤاماً تأمل برانگیز، تمایل طیفی از افرادی که از خاتمی حمایت می کنند، به پیروزی مشایی در انتخابات است و بارها در جمع های خصوصی عنوان کرده اند که به هر دلیلی اگر خاتمی نیاید یا احراز صلاحیت نشود، ترجیح می دهند به مشایی رأی دهند.
7- ما هم نظرمان این است که خاتمی حتماً کاندید شود و احراز صلاحیت هم بشود؛ با این حساب دیگر بهانه ای بابت مظلوم نمایی و فتنه گری باقی نمی ماند و این طیف، نمی تواند با اعتماد به نفسی کاذب، ادعای حداکثری بودن کند.
8- نکته ای که در این میان آزار دهنده است، ادعای این طیف مبنی بر نابودی نظام در صورت عدم پیروزی و احراز صلاحیت خاتمی است. این اظهار نظر محمدرضا خاتمی، نشان دهنده ی اوج رفتار قلدرمآبانه و متکبرانه ی اصلاح طلبان است.
حس می کنم آخرش هم خاتمی کاندید می شود با چهره ی خندان سمت راست و با افتخار و ناز و کرشمه به مردم افتخار می دهد که به او رأی بدهند با چهره ی سمت چپ. آقای خاتمی فراموش کرده که با شامه ی تیزش فهمید که 88 پیروز نخواهد شد و (در عکس وسط) موسوی را انداخت جلو و حالا هم دارد دو دو تا چهارتای رأیش را می کند وگرنه محمدرضا جلائی پور هم فهمید که حماسه ی سیاسی یعنی حضور فعال اصلاح طلب ها.
برچسبها: سید محمد خاتمی, یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری, تعهد محضری خاتمی