منتقد (نه مخالف)، مستقل (نه جناحی)

اطلاع رسانی و نقد مسائل سیاسی و هر آن چه مستقیماً و غیر مستقیم،سیاسی است؛از امروز،از دیروز و از فردا

موضع مشابه علی مطهری و احمد توکلی در دفاع از جعفر توفیقی


بسم الله الرّحمن الرّحیم

شباهت های دو سیاست مدار آزاده، دلسوز، بابصیرت و فراجناحی
قابل توجه کسانی که می گفتند مواضع احمد توکلی هیچ ربطی به علی مطهری ندارد.

علی مطهری از کابینه ی روحانی دفاع کرد و ایضا احمد توکلی، علی مطهری از توفیقی برای تصدی وزارت علوم دفاع کرد و ایضا احمد توکلی، علی مطهری گفت که وزیر علوم باید اصلاح طلب باشد و ایضا احمد توکلی، علی مطهری فتنه گری را خط قرمز می داند و ایضا احمد توکلی، علی مطهری گفت توفیقی فتنه گر نیست و در جهت توجیه سخنرانی توفیقی در مسجد دانشگاه تهران بر آمد و ایضا احمد توکلی.
اما علی مطهری را نماد بی بصیرتی و ضد اصول گرایی می دانند ولی احمد توکلی را نماد اصول گرایی و بصیرت؛ چرا؟ چون علی مطهری پشتوانه ی حزبی و رسانه ای ندارد ولی احمد توکلی دارد.
چه عده ای بپسندند چه بخواهند به اصطلاح احمد آقای توکلی، *ماله بکشند*، علی مطهری و احمد توکلی هشتاد درصد به هم شبیهند.
اما تفاوت احمد توکلی با علی مطهری، تفاوت یک سیاست مدار پخته با یک سیاست مدار جوان است، تفاوت یک سیاست مدار با پشتوانه ی حزبی و رسانه های حامی است با یک سیاست مدار بی حزب و بی رسانه. تفاوت سیاست مداری مثل احمد توکلی است که به درستی کادرسازی کرده به نحوی که نمی توانند به سادگی تخریبش کنند ولی علی مطهری حسب مواضعش، هر وقت یک رسانه اراده کند، او را تخریب می کند.

اول - 
علی مطهری: "نمایندگان هم باید به هر حال به انتخاب مردم احترام بگذارند زیرا ۹۵ درصد حامیان آقای روحانی اصلاح طلبان بودند و ما نباید انتظار داشته باشیم که همه افرادی که از طرف ایشان معرفی می‌شوند اصولگرا باشند بلکه از تیپ اصلاح طلب هم باید در دولت حضور داشته باشند."
احمد توکلی: " آقای روحانی هم نسبت به استدلال خیرخواهان بی عنایت نیست، در انتخاب وزرا نباید سخت‌گیری بیش از حد کرد، چرا که دکتر روحانی اصولگرا نبوده و اطرافیان ایشان هم افراد خاصی هستند. برای این وزارتخانه نمی‌توان یک اصول‌گرا را انتخاب کرد، البته باید از اصلاح‌طلبی استفاده کرد که پایبند به انقلاب و اصول نظام باشد. توکلی نسبت به وجود افرادی با نظرات متفاوت در کابینه دولت یازدهم هشدار داد و اظهار کرد: باید محل اختلاف نظرها را بررسی کرد."

دوم -
احمد توکلی: "ایشان اظهار داشتند که نه قبل از 26 خرداد و نه بعد از آن، حرفی درباره تقلب و فتنه نزده‌اند، تنها روز بیست و ششم در مسجد دانشگاه تهران سخنرانی کرده‌اند که آن هم از سر عصبانیت بوده است (به تعبیر من). آقای توفیقی با بر عهده گرفتن ریاست ستاد دکتر عارف قصد داشت تا در مقابل تحریم کنندگان انتخابات ایستادگی کند، چرا که او نظام و انقلاب را قبول دارد."
علی مطهری: "در مورد نقش ایشان در مساله فتنه هم که به سخنرانی ایشان در مسجد دانشگاه تهران استناد می‌شود، به نظر می‌رسد باید فضای زمان سخنرانی را در نظر گرفت که روز بعد از حمله به کوی دانشگاه بوده که رهبری خودشان گفتند این کار دل انسان را خون می‌کند، در آن فضا هیجانی که آن روزها وجود داشت و دانشگاهها آماده حضور در خیابانها بودند بالاخره ایشان برای کنترل فضا مجبور بوده صحبت‌هایی خاصی را مطرح کند."



برچسب‌ها: علی مطهری, احمد توکلی, جعفر توفیقی, وزیر علوم
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۳۹۲/۰۶/۲۷ساعت 11:22  توسط احسان رستگار   | 

شبکه نگاره 3/زیباکلام:علی مطهری شاگرد اول اصلاح طلبی است/توکلی و مطهری از عارف و تابش اصلاح طلب ترند

زیباکلام: علی مطهری با وجود این که اصول گراست ولی از بسیاری اصلاح طلبان مانند عارف، حسن روحانی، کواکبیان، محمدرضا تابش (خواهرزاده ی خاتمی) اصلاح طلب تر است. احند توکلی و علی مطهری نمره شان خیلی بالاتر از خیلی اصلاح طلبان است. مطهری شاگرد اول اصلاح طلبی است.

(مناظره ساعت 17 تمام شد)


برچسب‌ها: علی مطهری, احمد توکلی, صادق زیباکلام, دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
+ نوشته شده در  سه شنبه ۱۳۹۲/۰۱/۲۷ساعت 19:10  توسط احسان رستگار   | 

مگر نطق نمایندگان مجلس،برنامه شب به خیر كوچولوست؟!


90 دقیقه پیش از شروع 90 دقیقه رئیس جمهور

ترک مجلس احمدی نژاد پس از سخنرانی اش، توهین به ملت است


بسم الله الرّحمن الرّحیم

احسان رستگار، سرویس سیاسی سایت خبری-تحلیلی «نیمروز»:

احمدی نژاد امروز برای دومین بار در مجلس نهم حاضر می شود که البته در کل دوران ریاست جمهوری وی، این اولین حضور داوطلبانه ی وی به شمار می آید.

در این باره طی چند روز گذشته، تحلیل ها و اخبار متفاوتی مطرح شده است، اما آن چه محل بحث ماست، یک طرفه بودن این گفت و گو از جانب رئیس جمهور است.

هیأت رئیسه ی مجلس در نامه ی فوری فوق که در جواب به نامه لطف‌الله فروزنده معاون پارلمانی رئیس‌جمهور مبنی بر سخنرانی احمدی‌نژاد ارسال شده، موافقت خود را با حضور یک ساعت و نیم وی اعلام کرد.

در این نامه اشاره شده که نمایندگان مجلس پس از سخنرانی احمدی‌نژاد سخنرانی خواهند داشت و انتظار می‌رود رئیس‌جمهور به سخنان نمایندگان گوش کند.

همان طور که مشخصاً در نامه ی فوق، ذکر شده، مجلس صریحاً توصیه اش پیرامون استماع سخنان نمایندگان پس از اتمام سخنرانی رئیس جمهور را به وی یادآور شده است، اما احمدی نژاد در نشستی که یکشنبه شب با مجمع نمایندگان استان آذربایجان شرقی داشت، اصرار خود مبنی بر متکلم وحده بودن در مجلس را اعلام کرد. این در حالی است که برنامه‌ریزی هیات رییسه این است که نمایندگان هم در این جلسه صحبت کنند. رییس‌جمهور در این رابطه خطاب به نمایندگان گفتند رادیو باز است و ما همیشه صحبت‌های شما را می‌شنویم، در مقابل بعضی نمایندگان هم گفتند ما هم سخنان شما را در صداوسیما می‌شنویم، اما برای تعامل بیشتر می‌خواهیم این ارتباطات البته با سعه صدر تقویت شود.
اگرچه تا 90 دقیقه ی دیگر، سخنرانی رئیس جمهور در مجلس آغاز می شود، ولی نیمروز بر اساس رسالت رسانه اش واجب دید تا این نکات را یادآور شود. حتی بعد از تحقق این گفت و گوی یک طرفه، باز هم شنیدن این موارد خالی از طرف نیست. از آن جا که رئیس جمهور 90 دقیقه صحبت می کند و می رود، نیمروز نیز در انجامی عملی خلاقانه، 90 دقیقه پیش از نطق احمدی نژاد، نظرش را در این باره اعلام می دارد:
1- بسیار تأمل برانگیز است که رئیس جمهور در هر دو بار احضارش به مجلس جهت طرح سؤال، نهایت سعی اش را به کار برد تا نمایندگان را متقاعد سازد تا امضایشان را پس بگیرند، اما این بار خود دست به کار شده تا به مجلس بیاید. در ظاهر شاهد دو عمل متناقضیم، اما در باطن دقیقاً این دو عمل مشابهند. وجه شبه جلسات حضور اجباری برای سؤال و درخواست حضور اختیاری از جانب رئیس جمهور برای صحبت با نمایندگان،  وجه تطمیع آن است. در همه ی نشست هایی که چه برای اقناع نمایندگان پیش از اجرای طرح سؤال و چه اکنون برای سخنرانی در مجلس بر اساس اصل 70 قانون اساسی، احمدی نژاد، معاونت پارلمانی وی و نمایندگان هم طیفش در مجلس، سعی بر این بوده تا با هر ترفند ممکن، در طرح سؤال نمایندگان امضایشان را پس بگیرند و در این سخنرانی -که پیرامون طرح هدفمندی یارانه هاست- با دولت هم صدا شوند و مجوز ادامه ی مرحله ی دوم طرح را صادر کنند.
پس هنوز هم از ویژگی های مسلم این دولت، رابطه ی سود محور اش با مجلس است؛ هر جا بخواهد قوانین رسمی مصوب مجلس را اصلاً قانون نمی داند و هر جا به نفعش باشد، حتی برای رایزنی و چانه زنی حاضر است داوطلبانه در مجلس حاضر شود.

2- رئیس جمهور در اسفند سال گذشته که در مجلس حاضر شد نیز با توهین آمیز ترین ادبیات ممکن، نمایندگان مجلس و طراحان سؤال را تحقیر کرد و مجلس را ترک نمود. از اتهام فوق لیسانس گرفتن طراح سؤال با شاسی بگیرید تا این که نظر ما این است که مجلس در رأس امور نیست و شما هم نظر خودتان را بگویید و برای ما هم در حد یک کلمه حق آزادی قائل شوید! این بار نیز که رئیس جمهور می خواهد در مجلس حاضر شود، تحقیر شأنیت مجلس در قالبی دیگر متجلی شده است؛ گفت و گوی یک طرفه با نمایندگان! رئیس جمهور گفته که بعد از سخنرانی اش مجلس را ترک خواهد کرد. در جلسه ی دو شب پیش رئیس جمهور با  مجمع نمایندگان استان آذربایجان شرقی، وی پس از شنیدن درخواست نمایندگان پیرامون عدم ترک مجلس پس از اتمام سخنرانی اش، گفته که من با قید و شرط در مجلس حاضر نمی شود و بعد هم به شوخی اشاره کرده: رادیو باز است و ما همیشه سخنان شما را می شنویم و نمایندگان هم در جواب گفته اند: ما هم سخنان شما را در صداوسیما می‌شنویم، اما برای تعامل بیشتر می‌خواهیم این ارتباطات البته با سعه صدر تقویت شود.
در این جا نیمروز وظیفه ی خود می داند تا شأنیت مجلس و نمایندگان ملت را به رئیس جمهور و همفکرانش یاد آور شود و خاطرنشان کند که: آقای رئیس جمهور! نظرات و صحبت های نمایندگان مگر نوای آرام و پیش از خواب شب به خیر کوچولوست که محض خالی نبودن عریضه و از روی مجبوری جهت بستن پلک ها می خواهید آن را از رادیو بشنوید؟ گویا واقعاً آقای احمدی نژاد این سخنرانی 90 دقیقه ای را با بازی 90 دقیقه ای فوتبال اشتباه گرفته اند که پس از اتمام 90 دقیقه، زمین را ترک کنند! حتی در همان فوتبال هم در 90 دقیقه هر دو طرف بازی می کنند نه یک تیم. بلا تشبیه مثل این است که تیمی 90 دقیقه به تنهایی در زمین بازی کند و بعد هم بگوید برای تصمیم درباره ی نتیجه ی بازی، تیم مقابل ما هم بیاید در زمین و 90 دقیقه بازی کند و بعد ما اگر وقت کردیم فیلمشان را می بینیم و به آن ها نتیجه را اطلاع خواهیم داد. تحقیر از این بیشتر؟!
وقتی پس از تذکرات پی در پی رهبری پیرامون حفظ آرامش و دوری از دامن زدن به تنش در فضای سیاسی کشور، رئیس جمهور خود این گونه اصرار دارد تا فضای تعامل و دوستی با مجلس را به سمت فضای تقابل و تحقیر سوق دهد، دیگر چه توقعی از نمایندگان مردم داریم تا مدام اصرار داشته باشد تا کوتاه بیاید و همیشه طرف صلح و صفا را بگیرد؟ 
3- این که رئیس جمهور هنوز هم متکبرانه خود را پاسخگو نمی داند و اصرار دارد تا به همه بفهماند که فوق کل ایدیهم است، تنها فضای نا آرام سیاسی کشور را متشنج می کند و در این صورت اگر مجلس در مقام دفاع از شأنیت جایگاه خود و حفظ اقتدار خود بر بیاید، کاملاً قابل دفاع است.
4- بر اساس آمار و ارقام و سوابق نمایندگان محترم مجلس نهم، کاهش سابقه ی فعالیت های سیاسی نمایندگان این دوره نسبت به دوره های قبلی کاملاً مشهود است. از این رو هیچ بعید نیست که احمدی نژاد با ادبیات منحصر به فرد و ترفندهای بکرش، نمایندگانی را که کم تر در فضای سیاسی پایتخت بوده اند و با سیاست مردان ارشد نظام تعامل داشته اند را تحت تأثیر قرار داده و عملاً ورق رأی مجلس در مورد مرحله ی دوم هدفمندی یارانه ها را به نفع خود برگرداند.
5- همان طور که حضور رئیس جمهور پیرو طرح سؤال اسفند 90 در مجلس، حداقل ثمره اش اصلاح آیین نامه ی سؤال از رئیس جمهور بود، به نظر می رسد مجلس باید فکری هم به حال آیین نامه اش و نیز اصل 70 قانون اساسی کند تا گفت و گوی یک طرفه که می تواند به راحتی دست مایه ی تحقیر وتمسخر مجلس باشد، از قوانین حذف شود. البته قاعدتاً و عقلاً قانون گذار گمان نمی کرده که رئیس جمهور به اندازه ی 1 ساعت برای نمایندگان ارزش قائل نشود که سخنانشان را بشنود و بگوید از رادیو یا در ماشین خواهم شنید، ولی در این هفت سال تجربه ثابت کرده که اگر روزنه های قانونی مسدود نشوند، این روزنه ها پس از مدتی به حفره ای عمیق و سوراخی وسیع تبدیل خواهد شد به اندازه ی یک دروازه که دیگر به این راحتی ها نمی توان برای آن روزنه ی سوراخ شده، دروازه طراحی کرد. پس بهتر همان است که تا بزرگ تر نشده، با یک چوب پنبه، این دست معایب مرتفع گردند.
6- برای راستی آزمایی و محک زدن میزان تغییر رویکرد رئیس جمهور به مجلس، پیشنهاد می شود تا 5 ماه باقی مانده، مجلس هم یکی دوبار رئیس جمهور را به صحن علنی دعوت کند تا ببینیم آیا رئیس جمهور حاضر می شود با علاوه بر حضور با کارت دعوت خود نوشته، این بار با دعوت نمایندگان مجلس در بهارستان حاضر شود یا خیر.


بعد التّحریر:


برچسب‌ها: محمود احمدی نژاد, مجلس شورای اسلامی, سخنرانی احمدی نژاد برای مرحله دوم هدفمندی یارانه ه, طرح سؤال از رئیس جمهور
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۳۹۱/۱۰/۲۷ساعت 7:25  توسط احسان رستگار   | 

پیام شما را دریافت کردیم؛ مصلحت زهر آلود چند سال اخیر و مدارا

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با اهداء سلام و احترام خدمت حضرت آیت الله العظمی سیّد علی خامنه ای!

ساعت 12:22 امروز یکی از غافلگیر کننده ترین لحظات سیاسی عمرمان بود. خبر جملات شما در دیدار با بسیجیان، بسیار تأمل برانگیز بود. 

در چند سال اخیر، می دانیم که برخی استخوان در گلو و خار در چشم شده اند، برخی هم موجب دلشادی. شنیدن ناراحتی شما از رد صلاحیت اولیه ی آقای علی مطهری در انتخابات مجلس نهم اصلاً عجیب نبود، همان طور که رضایت شما و ابراز خشنودی و تأیید حریت ایشان توسط جناب عالی، نمی توانست دور از انتظار باشد. جز ایشان اگر شخص دیگری این چنین قدرتی داشت که رئیس جمهور را دو بار به مجلس احضار کند، شاید هنگام مواجهه ی با رهنمود جناب عالی، یا اعتراضش را به رسانه ها می کشاند و یا با استعفا و تحصن، مخالفتش را ابراز می داشت؛ ولی همین فرد که بسیاری وی را جزء خواص بی بصیرت و ساده لوحان سیاست می دانند، آن قدر کیاست دارد که به وقتش شجاع است و هیچ کس جلو دارش نیست و در زمان مقتضی، آن قدر مطیع است که با اطلاع از رهنمود -و نه حکم حکومتی رهبری- ارجحیت نظر ایشان بر نظر خود را در کم تر از نیم ساعت اعلام می کند.

همان طور که فرموده اید، مرز التزام کامل و عملی به ولایت فقیه، تبعیت از احکام حکومتی است، ولی این امضا کنندگان آن قدر ملتزم واقعی و مؤمن به ولایت فقیه اند، که رهنمود رهبری را نیز مصلحتی حتمی می دانند.


سؤال : "خواهشمند است در خصوص «التزام به ولايت فقيه» توضيح دهيد؛ به عبارت ديگر چگونه بايد عمل نماييم تا بدانيم كه به جانشين بر حق آقا امام زمان (عج) اعتقاد و التزام كامل داريم؟"
 جواب: "ولايت فقيه به معناى حاكميت مجتهد جامع‌الشرايط در عصر غيبت است و شعبه‌اى است از ولايت ائمه اطهار (عليهم السلام) كه همان ولايت رسول الله (صلى الله عليه وآله) مى‌‌باشد و همين كه از دستورات حكومتى ولى امر مسلمين اطاعت كنيد نشانگر التزام كامل به آن است."


در بهبوهه ی کشاکش های شدید سه سال اخیر میان مجلس و قوه ی مجریه، بارها تأکید فرموده بودید که "مجلس در رأس امور است" و "قانون مجلس لازم الاجراست". کلام امام خمینی (ره) را نگذاشتید شهید شود و از اقتدار مجلس در برابر قوه ی مجریه دفاع کردید. ما هم نمی گذاریم کلام شما شهید شود و از کلام حقتان دفاع می کنیم ولو اگر نظرمان جز این بوده باشد.

حافظه ی ما هم بلندمدت است و هم کوتاه مدت؛ می دانیم و شنیده ایم و بعضاً با چشم غیر مسلح و مسلح دیده ایم که برخی چگونه با پیغام و پسغام، مصالح کشور و منافع ملی و اقتدار و ثبات نظام را به مسلخ منافع شخصی و گروهی و سیاسی خود برده اند. می دانیم که به دلیل مناعت طبع و حس مسئولیت پذیری تان، خود را آماج انتقادات قرار داده اید و برخی دیگر سعی کرده اند از آب گل آلود ماهی بگیرند و بشوند «شخص ناجی».

 در نامه نگاری ها دیده ایم که بعضی مدام جایگاه قانونی و رده ی شخصیتی شان را به شما یادآور می شوند و این چیزی نیست جز شهوت قدرت و کم ظرفیتی آن افراد ترحم برانگیز. 

درایت شما ستودنی است؛ چرا که زمانی نظرتان را اعلام فرمودید که مجلس اقتدار، رأسیت و حریت خود را به اثبات رسانده بود. بنا بود تا 13 روز دیگر، آن کس که باید به مجلس بیاید و پاسخگوی نمایندگان مردم باشد، ولی روز اول آذر، شد آن چه صلاح بود بشود و مجلس هم در کم تر از نیم ساعت، تبعیت خود را از نظر رهبری اعلام کرد؛ و این است تفاوت نمایندگان حرّی که تا لحظه ی آخر شجاعت، استقلال، بصیرت و دغدغه مندی خود را ثابت کرده و از آن مراقبت کردند و هنگام آگاهی از نظر ولی فقیه، آزادانه تبعیت خود را از آن اعلام داشتند؛ نظری که نه حکم حکومتی شده بود و نه رسانه ای. این است تفاوت این مجلس با آن دولت!

حضرت آقا! شما تقاضا فرمودید و مجلس هم تبعیت خود را در طبق اخلاص تقدیم حضرتتان کردند و به رخ ولایت نمایان ولایت ستیز کشیدند تا دریابند که نه این مجلس اهل خانه نشینی و تحصن است و نه متظاهر؛ بلکه عامل به ولایت مداری و مؤمن به ولایت فقیه است. 

رهبرانقلاب، در دیدار بسیجیان: "طرح سوال از رییس جمهور تا اینجا كار مثبتی بود،هم نشان دهنده احساس مسئولیت مجلس و هم آمادگی مسئولان دولتی برای پاسخگویی است،اما ادامه این كار آن چیزی است كه دشمن میخواهد/از نمایندگان محترم، تقاضا میكنیم از اینجا به بعد ادامه ندهند."

متن بیانیه ی انصراف نمایندگان امضا کننده ی طرح سؤال از رئیس جمهور، از ادامه ی سؤال:

"همیشه رهنمودهای رهبری و فرامین ایشان نصب العین و فصل الخطاب برای نمایندگان بوده است. با لبیک به فرمان ایشان نمایندگان سوال کننده مراتب انصراف خود را از ادامه طرح سوال اعلام می دارند."

متن نامه ی رئیس مجلس به مقام معظم رهبری:
"بسم الله الرحمن الرحیم
رهبر معظم انقلاب اسلامی
حضرت آیت الله خامنه ای دامه برکاته الشریف
با احترام و تحیات
سخنان امروز حضرتعالی در دیدار با بسیجیان عزیز که از فرازهای بسیار ارزنده ای برخوردار بود به ویژه در شرایط حساس حمله نظامی رژیم صهیونیستی به ملت مظلوم و شجاع فلسطین، حکیمانه و برای امت اسلامی راهگشا می باشد.
حضرتعالی از جمله در مورد سوال از رئیس جمهور که عده ای از نمایندگان مجلس پیگیر آن بودند، ضمن اعلام درستی اقدام سوال کنندگان، امر فرمودید که این اقدام همین جا متوقف گردد.
قطعا نظر ولی امر مسلمین که اشراف بر همه مصالح مسلمین دارند، برای جامعه اسلامی قرین سعادت بوده و اطاعت از اوامر حضرتعالی فریضه و مایه افتخار اینجانب و نمایندگان مجلس می باشد.
از خداوند متعال خواهانیم سایه ارزشمند آن مقام معزز را مستدام بدارد."

به همان اندازه که در ابتدای آگاهی از خبر عدم رضایت شما مبنی بر پیگیری طرح سؤال از رئیس جمهور، متعجب و غافلگیر شدیم، اکنون می دانیم که ما مو می بینیم و شما پیچش مو، ما ابرو، شما اشارت های ابرو. بینایی و اشارت بینی تان به دیده ی منت ما ولی نمی گذاریم همان «برخی» و «بعضی» -که ذکر نامشان چندان لزومی ندارد آن قدر که معلوم الحال و مشهورند- خون به دل شما کنند که این هم بر ما عیان است که دل خونی شما نه به دلایل شخصی، بلکه به سبب دلسوزی به حال امت اسلام و احقاق حق است از آن طریقی که باید محقق شود.

ان شاء الله که بعد از این «کم تر از یک سال باقی مانده»، دیگر نه شاهد اشاراتی به ولی امر مسلمین باشیم و نه دیگر تا این حد درگیر کشف و شهود پیچش های مو و گیسوان پر پیچ و خم باشیم که مبادا همه خسته شوند از این پیچ و خم ها و حضرت عالی وقت شریفتان صرف فداکاری برای انسان هایی شود که اهل پیچاندن و پیچیده کردن اوضاع و امور کشور هستند.

شدیداً مشتاق به ثمر رسیدن این طرح بودیم ولی بدون تبعیت از فرمان رهبری واحد، فتح و ظفر میسر نخواهد شد؛ ثمره ی این طرح، تبعیت از ولی فقیه بود که میوه ای است عالی و لذیذ. اگر به نظر حضرت عالی، این طرح، فرصتی را برای برخی فرصت طلبان فراهم می کرده تا با اظهار نظرات تهمت آمیز و بی سر و ته، آرامش را از کشور دور کنند و تشنج را به بازار و عرصه های سیاسی و اقتصادی کشور مجدداً بازگردانند، قطعاً تدبیر شما راه گشاترین است.

کاملاً واقفیم که مصلحت های چند سال اخیر، بعضاً زهر آلود بوده اند؛ از خداوند منان مسألت می کنیم که 8 سال بعد، پادزهری باشد بر این آمال.  با آرزوی طول عمر با عزت و برای ولی امر مسلمین جهان.

و من الله توفیق

نصر من الله و فتح قریب ...



برچسب‌ها: طرح سؤال از رئیس جمهور, مقام معظم رهبری, آیت الله خامنه ای, علی مطهری
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۳۹۱/۰۹/۰۱ساعت 15:45  توسط احسان رستگار   | 

منتشر نشده های نطق مطهری+گاف مردم سالاری و تهمت ایران


بسم الله الرّحمن الرّحیم

نطق سه شنبه ی علی مطهری علیه عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی -که با مصادیقی هم چون رد فیلم های انتهای خیابان هشتم، شبانه روز، آتشکار و عصر جمعه نمود پیدا کرد- جزء پر سر و صداترین اخبار هفته ی گذشته بود که در بخش هنر و سینمای قریب به اتفاق روزنامه ها و اخبار پر بیننده اخبار منعکس شد. برنامه ی هفت هم در بخش اخبار از بین هفت نماینده ی مجلس که سه شنبه نطق کردند، تنها سخنان مطهری را پخش کرد.

روزنامه ی مردم سالاری در انتهای گزارش نطق مطهری -از آن جا که احتمالاً خود ناقص متوجه محتوای نطق شده، ناقص هم روایت می کند- و چون شاید این اتفاق برای دیگران هم افتاده باشد، متن کامل تر نطق را در زیر می آید؛ در ابتدا متن مردم سالاری است و در ادامه متن بانی فیلم که می توانید متن کامل را از این جا مطالعه بفرمایید. 

روزنامه ی مردم سالاری در روز چهارشنبه نوشت:

"مطهري همچنين از پوشش هنرمندان در اختتاميه جشنواره فجر هم انتقاد و تاكيد كرد كه وزير و ساير مقامات وزارت ارشاد به بدحجابي و بي‌حجابي در آن مراسم رسميت مي‌بخشند

مطهري در جلسه روز گذشته مجلس چيزي در مورد نيروي انتظامي و نوع برخود آن با بدحجابي كه باعث حضور احمدي مقدم در صحن شده بود، نگفت."

نکته این جاست که از آن جا که این خبر از روی سایت ها در روزنامه ها چاپ شد و سایت ها فقط به بخشی از سخنرانی سه، چهار دقیقه ای مطهری پرداختند، قسمتی از سخنرانی مغفول واقع شد.

در زیر بخش دیگر سخنرانی هم می آید -که بانی فیلم در چهاردهم تیر ماه منتشر کرد- را از نظر می گذارنیم که بیانگر بخش دیگری از سخنرانی علی مطهری پیرامون گشت ارشاد هم هست:

"وی ادامه داد: مطلب دیگر مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر است که هنرمندان برنده با هر ظاهری که مایل باشند در صحنه حاضر می‌شوند و وزیر و سایر مقامات وزارت ارشاد به بدحجابی و بی‌حجابی رسمیت می‌بخشند؛ مطلب بعدی روال کلمات لاتین ، تابلوهای فروشگاه‌ها و شرکتها است که نمونه بارز آن استفاده از کلمه لاتین saleبه جای حراج یا فروش فوق العاده است. این مطالب نشانه خودباختگی است و وزارت ارشاد طبق قانون موظف است جلوی این مسائل را بگیرد.
اصل طرح امنیت اخلاقی کار درستی است و با توجه به نگاه خاص فرهنگی دولت اجرای آن بسیار ارزشمند است و من از نیروی انتظامی و سردار احمدی مقدم تشکر می‌کنم؛ البته نحوه احرای طرح بسیار مهم است و نباید این طرح مثل طرح‌های امنیتی باشد. به عنوان مثال اینکه در خروجی‌های برخی بزرگراه‌ها نیروهای ویژه مستقر شده‌اند آیا مربوط به همین طرح است؟ یا موضوع دیگری مطرح است؟"

 

روزنامه ی ایران هم به نحوی بسیار غرض ورزانه سخنان مطهری را با عنوان «اعتراض به اتکای رئیس جمهور به آرای مردم» مقابل نظر مردم قرار می دهد در حالی که مطهری تنها انتقادی کلی به رؤسای جمهور در ایران وارد کرد که مضمون آن به نظر بنده می توانست مصداق موج سواری و عوام فریبی باشد؛ یعنی کار خودت را بکنی و بعد هم بگویی این کار را کردم چون مردم می پسندندروزنامه ی اعتماد که این اتفاق مجلس عکس روی صفحه ی اولش بود، به نحوی کامل تر نطق مطهری را روایت می کند که بخشی از آن در زیر می آید:

 

"انتقادي كه به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي داريم، عدم استقلال در برابر نگاه خواص دولت به مسائل فرهنگي است. چون سياست گذاري هاي فرهنگي مجلس از نگاه آقاي مشايي كه مورد حمايت آقاي احمدي نژاد هم هست تابعيت مي كند، در حالي كه وزارت فرهنگ و ارشاد بايد تابع قوانين اسلام باشد. مطهري در ادامه گفت: مشكل اساسي در حوزه فرهنگ در كشور ما اين است كه دولت در برخي موارد سياست هايي برخلاف سياست هاي كلي نظام و نظر مراجع تقليد و روحانيت دارد. او در بخش ديگري از نطق خود نقدي كلي را به روساي جمهور ايران وارد كرد و گفتيك مشكل اساسي در كشور اين است كه كسي كه رييس جمهور مي شود، تصور دارد كه مي تواند با اتكا به آراي مردم سياست هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي مدنظر خود را اجرا كند. در حالي كه رييس جمهور هر مقدار هم كه راي داشته باشد، مجري سياست هاي كلي نظام است كه در جاي خود وضع مي شوند، هر چند خود مخالف آن سياست ها باشد."



بعد التّحریر:

همین یادداشت در سایت خبری-تحلیلی «الف»



برچسب‌ها: علی مطهری, روزنامه مردم سالاری, روزنامه اعتماد, روزنامه بانی فیلم
+ نوشته شده در  شنبه ۱۳۹۱/۰۴/۱۷ساعت 10:0  توسط احسان رستگار   | 

انتهای خیابان هشتم و شبانه روز مجلس را شاکی کرد/انتقاد تند علی مطهری به سینما


بسم الله الرّحمن الرّحیم

 

شفاف، احسان رستگار: حدود سه ماه پیش، یادداشتی در وبلاگ درج شد با عنوان زد و خورد و چاقوکشی در سینما آزادی در «انتهای خیابان هشتم» که بیشتر گزارش و خبر بود تا تحلیل. تحلیل و نظرم را سعی کرده بودم در همان شرح ما وقع منعکس کنم. سعی کرده بودم ثابت کنم که چگونه موضوعی اگر در فیلمی اغراق آمیز و غرض ورزانه مطرح شود، می تواند اثراتی متشنج و تکان دهنده داشته باشد. لب کلام آن گزارش این بود که مضمون چندش آور فیلم «انتهای خیابان هشتم»، همان اتفاق چاقو کشی و زد و خورد و بیرون زدن رگ گردن هر کسی است که اندکی با غیرت آشنا باشد و اندکی غیرت داشته باشد.

دیروز فرمانده ی نیروی انتظامی، اسماعیل احمدی مقدم و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید محمد حسینی به درخواست کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و پیشنهاد اولیه ی علی مطهری در مجلس حاضر شدند تا پاسخگوی دغدغه های فرهنگی و اجتماعی نمایندگان ملت باشند.

7 نفر از نمایندگان دغدغه های فرهنگی و اجتماعی نمایندگان را مطرح کردند که علی مطهری نکاتی را مطرح کرد که برخلاف دیگر نمایندگان -که مباحث مد نظرشان کلی بود- خیلی مصداقی و موردی به مقوله ی سینما و فرهنگ پرداخت. ایشان در میان صحبت هایشان اشاره کردند به چند فیلم که دو مورد آن شدیداً ذهنم را مشغول کرده بود و به نظرم دو نمونه از بدترین فیلم های تاریخ سینمای ایران هستند در حالی که ممکن است چنین عقیده ای چه در میان نخبگان و چه مردم وجود نداشته باشد ولی فارغ از نظر دیگران، نظر بنده این است. این دو فیلم «انتهای خیابان هشتم» و «شبانه روز» هستند.

از بدترین فیلم هایی که تا کنون در سینمای ایران ساخته شده -نه این که بنده دیده ام یا نه، به جرأت می گویم که ساخته شده- دو فیلم شبانه روز و انتهای خیابان هشتم هستند که در کمال تعجب تهیه کننده ی هر دوی این فیلم ها، سید جمال ساداتیان (صاحب و مؤسس مؤسسه ی بشرا فیلم) است. طبق معمول هم در هر دو فیلم حامد بهداد حضور دارند. اصولاً ساداتیان یکی از کار ویژه هایش ساخت فیلم هایی با موضوع خیانت است. گویی وظیفه اش تا به جهانیان بگوید که "آن مردم جهان! بدانید که ایرانیان خیلی به هم خیانت می کنند!" یا این که "ای جهانیان! بدانید که ما ایرانیان هم دست کمی از شما نداریم و اگرچه از جهات اقتصادی و فناوری از شما عقبیم، ولی از جهت خیانت و ناهنجاری های اجتماعی، از همه ی شما گوی سبقت را ربوده ایم چون اصولاً دزدان خوبی هم هستیم". آقای ساداتیان این جملات را نگفته، ولی اگر در یکی از فیلم هایش بگوید، اصلاً تعجب نخواهم کرد. فیلم برف روی کاج ها را هم وی تهیه کنندگی کرده و نیز فیلم هفت دقیقه تا پاییز را. اگر دقت کنیم، می بینیم که در چند سال اخیر، سید جمال ساداتیان، حامد بهداد، صابر ابر و تا حدی مهناز افشار و ترانه علیدوستی است.

 در این یادداشت اصلاً قصد واکاوی و کالبد شکافی و ریز بینی نیستم؛ صرفاً در حد تیز بینی کفایت می کنم چون وقت کافی نیست برای نوشتن در باب مسائل خیلی جزئی این چنین موضوعاتی. به نظرم کلی گویی در برخی مباحث، بهترین راه بیان است.

یک نکته در حاشیه: در سینما هر جا اسمی از خیانت آمد، گوش هایتان را تیز کنید؛ چون به احتمال قوی آن فیلم که موضوعش خیانت است، یا یک سر آن حامد بهداد است، یا سید جمال ساداتیان، یا صابر ابر، یا مهناز افشار و یا همه ی موارد. همان طور که هر جا اسم پوچ گرایی و هزیان گویی به میان می آید، نمی توان نام عبدالرضا کاهانی، مهتاب کرامتی، مهران احمدی را ندید یا نشنید. اخیراً هم که همیشه پای رضا عطاران در این چنین موضوعاتی در میان است.

دست مریزاد به علی مطهری که این گونه شجاعانه فیلم هایی هم چون شبانه روز و مخصوصاً «انتهای خیابان هشتم» را که بسیار هم طرفدار دارند را این گونه رد می کند. در زیر بخشی از صحبت های علی مطهری را در روز سه شنبه 13 تیر 91 که در صحن علنی مجلس قرائت شد را می توانید مطالعه فرمایید:

"عضو کمیسیون فرهنگی مجلس اضافه کرد: در فیلم «شبانه‌روز» آن‌قدر روابط نامشروع و خیانت‌ها در هم تنیده است که معلوم نیست زنی که باردار است پدر فرزندش کیست؛ فیلم «انتهای خیابان هشتم» هم فیلمی است که خیانت را به نحوی به تصویر می‌کشد که مخاطب هم به خشم می‌آید. مضمون فیلم این است خواهری که مدتی است نامزد کرده برای نجات جان برادرش و به دست آوردن پول دیه حاضر شده که تن‌فروشی کند و انتهای فیلم هم با صحنه‌ای که دوربین منتظر برقراری رابطه این زن برای نجات برادر محکوم به اعدامش است به پایان می‌رسد؛ واقعا چه نیازی به ساخت این‌گونه فیلم‌ها است؟!

مطهری اظهار داشتبا وجود این فیلم‌ها نیازی به وجود شبکه فارسی 1 که مروج روابط جنسی میان زنان شوهردار و غیره است نداریم؛ اما باید بدانیم که اشکال کار در کجاست.

وی افزود: اشکال کار در مرحله تصویب فیلمنامه‌ها و نبود نظارت در مراحل مختلف ساخت فیلم است که بعد از ساخت فیلم می‌گویند چون هزینه‌ سنگینی شده پس مجبوریم مجوز اکران بدهیم تا پولش را دربیاورد که مثال آن فیلم‌های «عصر جمعه» و «آتشکار» است

مطهری گفت: فیلم «آتشکار» را اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم مشاهده کردند و به اتفاق آراء به آن نظر منفی دادند و وزارت ارشاد قول داد که این فیلم اکران نشود و اگر مجبور به اکران شدند تبلیغ تلویزیونی نکنند ولی فیلم هم اکران شد و هم تبلیغ تلویزیونی."

در ادامه وقتی نوبت به وزیر فرهنگ و ارشاد رسید، وی در جواب انتقادات علی مطهری این گونه از خود دفاع کرد:

"شما فکر می کنید تمام فیلمنامه هایی که به ارشاد ارسال می شود، مجوز می گیرد؟ نیمی از فیلم هایی که به ارشاد می آید به دلیل این که مغایر با شئونات جامعه اسلامی می دانیم سلب مجوز می شود و حتی وقتی فیلمی که در جشنواره اکران می شود در سینماهای کشور اجازه اکران پیدا نمی کند هر چند که کارگردان این فیلم چهره ای به ظاهر انقلابی و موجهی داشته باشد."

در جواب آقای وزیر باید گفت که اگر این اوضاع سینما که سرشار است از ابتذال و تبیین و تبلیغ خیانت چرا باید روی پرده های سینما جولان بدهد؟!



برچسب‌ها: علی مطهری, مجلس نهم شورای اسلامی, اسماعیل احمدی مقدم, سید محمد حسینی
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۳۹۱/۰۴/۱۴ساعت 8:0  توسط احسان رستگار   | 

و اما انتخابات (1): دور دوم، تردید دوم/مطهری تأیید صلاحیت نمی شد، رأی نمی دادم


بسم الله الرّحمن الرّحیم

چند ماه در نوشتن وقفه افتاد. حتی درباره ی انتخابات هم ننوشتم. گاهی آدم سر در لاک فرو می برد و به خیال خود می خواهد کم گویی کند ولی روزه ی سکوت پرگویی چون بنده ی حقیر بسیاری از دوستان و مخاطبان را متعحب کرد و مستقیم و غیر مستقیم می پرسیدند که چرا یادداشتی نمی نویسی، نشریه ای چاپ نمی کنی، نه حرفی، نه حدیثی. اگرچه ما معاذ الله نه خداییم و نه از صفات او حتی در ابعاد انسانی آن چنان برخورداریم، ولی به هر حال گاهی اوقات ما هم بدمان نمی آید که کارمان حکیمانه باشد. البته بنده جزء گروه «نه مشارکت نه تحریم» نیستم ولی به هر حال ما هم ادبیات خاص خودمان را داریم. بنده دستم به صفحه کلید نمی رفت. حال این قسم تحلیل ها بماند برای یادداشت های آتی و اما چند خط درباره ی جمعه 15 اردیبهشت 91!

دور اول رأی دادم. به مختصری دور دوم نبود، ولی مختصری که می خواهم بنویسم مهم تر از این اقوال است. دور اول بیست و چهار نفر بودند ولی دور دوم تنها شش نفر. در این باره هم در یادداشت های بعدی خواهم نوشت. ناگفته زیاد است، این هم یکی.

حرف، حرف حال و هوای انتخابات، سیاست، کشور و دل ماست. تا به حال هیچ انتخاباتی را تحریم نکرده بودم ولی این دوره فکرم مشغول شد. خیلی؛ مخصوصاً بعد از رد صلاحیت علی مطهری. با دوستان که بحث می کردیم، می گفتم که شک نکنید رد صلاحیت این چند نفر (مطهری، کاتوزیان و عباسپور) کاملاً از پیش طراحی شده و موقتی است و نهایتاً توسط شورای نگهبان تأیید صلاحیت می شوند. این که به چه انگیزه ای هیأت اجرایی (دولت) این چند نفر را رد صلاحیت کرد فعلاً بماند، اما همین رد صلاحیت جرقه ای زد در ذهنم و از خود پرسیدم که اگر علی مطهری در نهایت هم رد صلاحیت می شد باز هم در انتخابات شرکت می کردی؟ بعد فهمیدم چقدر انگیزه ی رأی دادن هم چون بنده ای هم کم شده! عجیباً غریبا! چرا باید رأیم وابسته به حضور یا تأیید صلاحیت یک شخص می بود؟ بنده ای که فکر می کردم علقه ام به نظام زیاد است، چرا باید به چنین دردی مبتلا می شدم؟ درد تحریم؟ 

جواب واضح بود ولی تلخ. انتخابات در زمستان بود و حجت های شرکتم در انتخابات مانند برگ های خزان ریخته بودند و چند تک برگی بر روی شاخه های تکیده ی چنار خود نمایی می کردند. ولی پاسخم را سریع گرفتم؛ نه! اگر علی مطهری رد صلاحیت می شد در انتخابات شرکت نمی کردم. به همین سرعت که به این نتیجه رسیدم، حال برخی از کسانی را که به نظام جمهوری اسلامی با همان مبانی مشخص و اصول اولیه و اصیل، اساساً و اصالتاً اعتقاد دارند درک کردم که چگونه ممکن است همه ی آن باورها را داشته باشی ولی میل به رأی دادن نداشته باشی.

فهمیدم که آنان هم اکراهاً تحریم می کنند. آن دسته ی خاص، ممکن است حتی خون دل خورده باشند به واسطه ی حفظ، بقا و رشد این نظام، ولی باز هم اکراه داشته باشند که رأی بدهند. فهمیدم که چرا به خاطر ورود یکی دو نفر به مجلس، به پای صندوق رأی نمی روند و تحریمشان را نمی شکنند. چون فضا، فضای قهر و دعوا و یأس است. مردم از قهر و دعوا خسته و مأیوس شده اند. فلان سیاست مدار، سیاست دارد؛ خیلی از همین مردم که مأیوس شده اند و در رأی دادن سست، به خاطر حمایت از مظلومیت برخی از همین سیاست مداران بوده است، ولی آن ها رأیشان را هم می دهند و موضع اپوزیسیون و مصلحانه یشان را نیز می گیرند. اگر چه آن ها هم قطعاً برای خود دلایلی دارند که شاید هم منطقی باشد.

ان شاء الله یادداشت های تکمیلی در این باره به زودی درج خواهد شد.


حالا پس از اتمام انتخابات می خواهم به طور خاطره گونه از انتخابات بنویسم. از خاطرات و نتایج انتخابات مجلس نهم و نیز پیش بینی و تحلیل انتخابات ریاست جمهوری یازدهم. ان شاء الله از این پس وبلاگ هفته ای چند بار به روز می شود نه ماهی یک بار.

ان شاء الله به بحث نمایندگان مجلس نهم و ریاست مجلس هم خواهیم رسید؛ بحث شیرین ریاست مجلس نهم!

 


برچسب‌ها: انتخابات مجلس نهم, علی مطهری, تحریم انتخابات مجلس, نه مشارکت نه تحریم
+ نوشته شده در  یکشنبه ۱۳۹۱/۰۲/۳۱ساعت 16:46  توسط احسان رستگار   | 

رأی دور دوم انتخابات

بسم الله الرّحمن الرّحیم

فعلاً‌ مجال توضیح نیست؛‌فقط اسامی افرادی را که در دور دوم روی برگه ی رأیم خواهم نوشت عرض می کنم.

1- علی مطهّری

2- احمد توکّلی

3- سهیلا جلودار زاده

4- علیرضا محجوب

5- غلامرضا مصباحی مقدم

6- حسن غفوری فرد


ان شاء‌الله توضیح در مورد علت رأی به این افراد و عدم رأی به دیگران را در هفته ی آینده خواهم نوشت.



برچسب‌ها: انتخابات دور دوم مجلس نهم, علی مطهری, احمد توکلی, سهیلا جلودار زاده
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۲/۱۴ساعت 19:51  توسط احسان رستگار   |