بسم الله الرّحمن الرّحیم
این یادداشت طنز بوده و اسامی تمامی فیلم های آن خیالی می باشد. اسامی فیلم ها الهام گرفته از آثار قبلی آن فیلم ساز بوده و یا بنا بر افکار آن فیلم ساز نام گذاری شده است؛ مثلاً اسامی خیالی فیلم های عبد الرضا کاهانی، الهام گرفته از فیلم های واقعی «اسب حیوان نجیبی است» و «هیچ» می باشد. خلاصه اگر از دلیل نام این فیلم های خیالی سر در نیاوردید، سری به اسامی فیلم های واقعی کارگردان بزنید یا در قسمت نظرات بپرسید تا دلیل انتخاب آن اسم را خدمتتان عرض کنم.
فیلم های زیر یا در ۹ سال اخیر ساخته و توقیف شده و یا پس از مشاهده ی وضعیت باز یا بهتر عرض کنم پاره پاره شده ی فرهنگی و سینما در دولت دهم، به صورت كاملاً ویژه برای جشنواره ی بیست و نهم فجر ساخته شده اند:
عبدالرضا كاهانی: «این گاو شاخ نمی زند»، «توله سگ حیوان پدرسگی است»، «خر حیوان عر عرویی است»، «خر من حیوان الاقی است»، «هیچ پیچ آب هویج».

تهمنیه میلانی: «آره عوضیا،من فمنیستم» ، «سیروسْ لاشی»، «جِفری بوگندو»، «واكنش آخر/اپیزود آقا بالاسر نخواستم»، «مردا سر و ته یه كرباسن جز شوهر من»

داریوش مهرجویی: «نمانی»، «تنبوری»، «زنبوری»، «درخت آقای هلو».
رضا میركریمی: «به همین خوشمزگی».

ابراهیم حاتمی كیا: نام فیلم امسال او که «بانوی شهر» بود، به «گزارش یك جشن» تغییر یافت. فیلم دیگر وی از «چشمان شهلا» به «كوچه ی بن بست» تغییر نام پیدا كرد.

مسعود ده نمكی: «اعدامی ها»، «خواص بی خاصیت» كه به «خواص بی بصیرت» تغییر نام یافت، «فحشا در فتنه ی ۸۸»، «منم روشن فکر می شم بچه ها منم بازی».

اصغر فرهادی: «درباره ی قلی»، «پیرامون اسی»، «سیزده به در»، «انسون باشید!دین کیلو چنده!» [انسون همان انسان است به زبان محاوره ای(!)]

مسعود كیمیایی: «اعدام»، «قصاص»، «آهن»، «ریش بز كوهی»، «سیاحت»، «سوناتا»، «بی. ام. و.» .


بهمن قبادی: «كسی از فاحشه های ایرانی خبر نداره»، «همه از هم جنس بازهای ایرانی خبر دارن»، «روزی كه با شرون استون عكس گرفتم»، «زمانی برای بدمستی خودم و شرون (استون)»، «من و ركسانا از زاویه ای دیگر»، «نعره های دختران زشت»، «ز مثل زر زر»، «و مثل ور ور».

جعفر پناهی: «ژولیت بینوش هم با منه...»، «من،جفری،پنجاه سال دارم»، «مشایی به دادم برس»، «نمی خواهم زندان بمانم».

حمید بهمنی: «خرخره ی ابلیس» که به «عملیات پر سر و صدا» تغییر نام داد.

بهروز افخمی: «روز اجنّه»، «ریودوژانیرو»، «سزارین من در فرزند نارس صبح».

كمال تبریزی: «لیلا پیش من نیست»، «مینو خونه ی ماست»، «مارمولك خودمم،والّا...»
فرج الله سلحشور: «توبه ی نصوح پس از فیلم نامه دزدی».

رامبد جوان: «املت در ۵ دقیقه»، «خانم ها مقدم اند».

فریدون جیرانی: «بنفش»، «ستاره ها ۴:ستاره خواهد شد»، «اتوبان اشرفی اصفهانی».

رخشان بنی اعتماد: «فیلم های من و باران و باباش».

محسن مخملباف هم كه پس از رصد كردن سیاست گذاری های فرهنگی دولت، احتمال داد كه ممكن است فیلمش مجوز شركت در جشنواره را دریافت كند، فیلمی را با این عنوان راهی جشنواره كرد: «بلبلان خاموش و من در عرعرم» كه پس از تغییر نام به «خر در عرعر است» اعلام شد كه ما فقط خواستیم رسالت خود را به انجام برسانیم وگرنه فیلم های ایشان قابلیت شركت در مسابقه را ندارد و اگر بخواهیم فیلم های آقای مخملباف شركت داده شود، باید علاوه بر نوعی نگاه، بخشی را با نام «نگاه مخملین» افتتاح كنیم كه دون شأن جشنواره است و موجب وهن خواهد شد.
فیلم های دو كارگردانه:
محصول مشترك اصغر فرهادی و بهمن قبادی: «وصال كبوتر نادر و قمری سیمین»

.jpg)
محصول مشترک تهمینه میلانی و نگار آذربایجانی که خدمات فراوانی به تفکر زن سالاری یا فمنیزم در ایران کرده اند: «ما از خارجیا هم خارجی تریم» و «به ما می گن زن!»، «ما زنانی بین المللی هستیم»
پانوشت:
بعد از اتمام یادداشت های پیرامون جشنواره ی فجر، یادداشت های سیاسی وبلاگ نیز با یادداشت دیروز از سر گرفته شد. از این پس اگر گه گاه یادداشتی سینمایی نیز روی وبلاگ درج می شود، به حساب تغییر رویه ی وبلاگ یا انصراف از نوشتن یادداشت های سیاسی نگذارید. نوشتن یادداشت های سینمایی را بگذارید به حساب پویاتر شدن وبلاگ و جامع تر نگریستن آن به ارتباط سیاست و سینما.