اندر احوالات سربرگ قالب جدید؛ عکسی که دردسرساز شد!
بسم الله الرّحمن الرّحیم
در این قریب به ۴ روز که از تولد قالب جدید وبلاگ می گذرد، افراد بسیاری به سربرگ قالب ایراداتی جدی گرفته اند که جملگی مربوط به عکس ها می شود. از نحوه ی چیدمان عکس ها گرفته، تا موضوعیت افراد صاحب عکس. چاره ای ندیدم جز این که برای روشن شدن موضوع و رفع ابهام های ایجاد شده، توضیحاتی ارائه کنم تا دیگر حرف و حدیثی باقی نماند.
نکات فنی:
از آن جایی که طراح قالب وبلاگ بنده، نتوانسته بود فضایی را برای بیش از ۵ عکس مهیا سازد، مجبور بودم تا به منظور جلوگیری از ناموزون شدن سربرگ قالب، از قرار دادن بیش از ۵ تصویر، خودداری و به همین تعداد بسنده کنم.
همین جا بود که متوجه شدم ممکن است بسیاری انتقادات که بعضاً هم روا و به جا بود، به سربرگ وارد باشد؛ چون انتخاب ۵ عکس که برگزیده ای از نخبگان پس از انقلاب چه از میان شهدا و چه از میان مسئولین فعلی خواهد بود، نمی تواند به نحوی صورت پذیر که همه را قانع کند.
نحوه ی چیدمان:
از آن جایی که هر انسان عادل و عاقل انقلابی، نمی تواند امام خمینی (ره) را در مرکز گلستان انقلاب قرار ندهد، بنده نیز چنین کردم که خب طبیعتاً نقدی در این مورد صورت نگرفت. در مورد سمت راست امام خمینی نیز، در قید حیات بودن را نادیده گرفتم و فرض را بر این گذاشتم که اگر اینان همگی زنده بودند، چه کسی رهبر می بود، که در میان اهل فن، مراجع، انقلابیون و نیز شخص مقام معظم رهبری، این فرد کسی نبود جز شهید مطهری.
و اما سمت چپ امام که بین شهید بهشتی و مقام معظم رهبری، دو به شک بودم. با یکی از اعضای سابق شورای مرکزی بسیج مشورت کردم و او هم حرف مرا تأیید کرد و گفت: در سمت چپ، به نظر من فرقی نمی کند شهید بهشتی را بگذاری یا آقا. در این جا سخنش را قطع کردم و گفتم: ولی یقیناً شهید بهشتی هم در انقلاب بیشتر نقش داشت، به امام نزدیک تر بود و نیز او در زمان حیاتش، همواره مسئولیت هایش بالاتر از رهبری بود؛ مثلاً اولین رئیس دیوان عالی کشور پس از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، اولین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و نایب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی بود. که او نیز تأیید کرد و گفت: درست است. پس با مشورت با شخصی که اصلاً طرفدار علی مطهری نبود و زیاد هم فکر بنده نیز نبود، مطمئن تر شدم که اصلاً ایرادی ندارد برای یک بار هم که شده، عکس رهبری، پس از عکس شهید بهشتی قرار بگیرد.
و اما بحث برانگیزترین تصویر، یعنی عکس آقای علی مطهری؛ تقریباً ایراداتی که به این عکس گرفته شد، این ها بود:
۱- چرا اصلاً در کنار این ۴ فرد برجسته و دست چین های گلستان انقلاب اسلامی، علی مطهری قرار دارد؟
۲- اصلاً کلاً چرا عکس علی مطهری در سربرگ وبلاگ قرار دارد؟
۳- چرا عکس ایشان بزرگ تر از دیگر عکس هاست؟
۴- چرا مقارن با عکس علی مطهری، عکس مقام معظم رهبری است؟
۵- آدم قحطی بود؟
۶- اصلاً الآن این حرکت یعنی چه؟ مثلاً می خواهی بگویی ما هم بله؟
۷- مثلاً الآن خیلی خوشحالی؟
پاسخ ها به ترتیب:
۱- برخلاف تصورات اکثر دوستان، طبیعتاً اصلاً بنده موافق نیستم که آقای علی مطهری، هم تراز با آن ۴ بزرگوار دیگر است. بنده هم تمایل داشتم تا مثلاً ۲۰ عکس می بود، تا در میان آن ۲۰ عکس، دیگر تصویر آقای مطهری ذوق ذوق نکند (که البته اگر ۱۰۰ عکس هم باشد، بعضی دوستان راضی نمی شوند که آقای مطهری نیز در میان آنان دیده شود).
۲- به دلایل عقیدتی - سیاسی؛ به نظر من، بسیار مضحک بود اگر وبلاگی که محتوایش سیاسی است، تصویر نماینده ی خط فکری سیاسی اش را در سربرگش قرار ندهد. به هر صورت، باید با مخاطب صادق بود که به سرعت هرچه تمام تر، بازدیدکننده دریابد که نویسنده ی وبلاگ، کدام خط مشی سیاسی را می پسندد؟ اصول گرا یا اصلاح طلب، اصلاح طلب افراطی یا اصول گرای افراطی، اصول گرای معتدل یا اصلاح طلب معتدل و الی آخر.
۳- تصاویری که فقط از چهره ی آقای مطهری گرفته شده باشد، کم است. به همین دلیل از بین چند تصویر، این مورد را زیباتر دیدم. وگرنه اتفاقاً ترجیح می دادم که اندازه ی این عکس، متناسب با دیگر عکس ها باشد.
۴- اولاً اصلاً این چنین نیست؛ چون اگر دقت کنید، تصویر آقای مطهری، با یک خط فاصله، از آن ۴ بزرگوار جدا شده است؛ پس دیگر تقارن، معنایی ندارد.
۵- فعلاً که قحط الرجال است؛ اگر هم نباشد مجدداً نیز ایشان در میان برگزیدگان بنده خواهند بود.
۶- نه؛ اتفاقاً ما هم نه خیر.
۷- نه زیاد.
به نظر که تمامی گفتنی ها را عرض کردم. باز هم اگر ابهامی بود، در خدمتم.
راستی؛ چرا عکس شخصی هم چون آقای احمدی نژاد را اگر کنار امام زمان، امام خمینی یا رهبری هم بگذاریم ایرادی ندارد، بعد اگر تصویر شخصی هم چون آقای علی مطهری را کنار پدرش بگذاریم این قدر شر می شود؟ نکند به دلیل شباهات آقای احمدی نژاد با امام زمان و امام خمینی و رهبری وصف ناشدنی و شباهات آقای مطهری با پدرشان ناچیز است؟!!! البته ولایت پذیری آقای احمدی نژاد را در تأخیر ۱۰ روزه در عملکرد به فرمان صریح رهبری پیرامون عزل آقای مشایی دیدیم! پناه بر خدا از ظاهرنگری، تنگ نظری و ساده اندیشی!
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار