خاطره/تصویر شهید مطهّری
بسم الله الرّحمن الرّحیم
این وبلاگ، آبان ۸۸ تأسیس شد. اول مخاطبینش فقط دوستان و آشنایان بودن، ولی کم کم با بیشتر شدن مخاطبین، یه موضوع خیلی جالب اتفاق افتاد!
چون من عکس استاد شهید آیت الله مطهّری رو -که خیلی بهشون ارادت دارم و شاید مهم ترین شخصیت الهام بخشم هستن- به عنوان عکس پروفایل قرار داده بودم، گویا بعضی از دوستان این عکسو نمی شناختن و تا به حال ندیده بودن و چون شهید مطهّری چهرشون در عکس کوچیک افتاده بود، نمی شناختنشون و فکر می کردم اون عکسه منه! فحوای کلامم که بیشتر با تکیه بر اسلام بود و موضوعات و نظرات یادداشت ها، جهان بینی بنده و نحوه ی جواب دادنم و شروع کردن نظرات و یادداشت ها با «بسم الله الرّحمن الرّحیم» هم مثل این که مزید بر علت شد که فکر کنن اون عکس، متعلق به بنده ی حقیره. بعد هی می گفتن چه روحانی روشن فکری! اصلاً به عکستون نمی خوره متولد ۶۷ باشین! واقعاً از شیخایی مثل شما خوشمون می یاد آقای رستگار و قس علی هذا!!!
من که خیلی خندم می گرفت. ممکنه تو نظرات این وبلاگ، شما هم بعضاً با این موضوع مواجه شده باشین. برا همین امشب گفتم عکس خودمو بذارم تو قسمت پروفایل تا خدای نکرده تو ساحت روحانیت سرک نکشیده باشم و شما هم بیشتر علاوه بر فکر، با ظاهر نویسنده آشنا بشین. همون طور که می بینین، قیافم هیچ ربطی به شمایل یک روحانی نداره.
همین چند روز پیش، تو یکی از سایتا یکی نوشته بود برای یکی مثل شما که روحانی هستین آقای رستگار خطر خیلی نزدیک تره و مراقب باشین و خلاصه حواستونو بیشتر جمع کنین. منم یاد اون قضیه افتادمو فهمیدم مثل این که هنوزم که هنوزه، بعضیا نمی دونن من یه دانشجو هستم نه یه روحانی یا طلبه! گفتم در موردش بنویسم و برای اولین بار مخاطبین این وبلاگ، با عکس نویسندش، صفحرو ببینن.
راستی کسانی هم که خدای نکرده به فیس بوک دسترسی دارن می تونن این جا رو کلیک کنن و صفحه ی بندرو تو اون شبکه ی اجتماعی هم ببینن.