کلیپی که برای اینترنت ساخته شد
بسم الله الرّحمن الرّحیم
قصد ندارم درباره ی موج سواری و یا زیركی مهران مدیری حرفی بزنم كه تكرار مكررات است. همین كه همكار قدیمی وی، خانم لاله صبوری چنین اعتقاد درباره ی وی دارد، صحه ای است بر این مدعا. بهروز مدرسی مدیر روابط عمومی جُنگ ۷۷ نیز در وبلاگ «دلنوشته های یك كهنه سوار» خاطره ای جالب با عنوان «مدیری، موج سوار قابل» از دوران همكاری اش با او نوشته بود كه جنبه هایی پنهان از شخصیت وی را مشخص می كند.
برویم سر اصل مطلب. معتقدم این كلیپ با رضایت مهران مدیری و دست اندركاران آن روی اینترنت قرار گرفته است. هم چنین زمان تولید آن نیز كه بنا بر مصاحبه ی خشایار الوند با پایگاه خبری کافه سینما، مربوط به ۴ سال پیش می شود، جای بحث دارد، به دلایل زیر:
۱- گروهی كه در این كلیپ با مدیری همكاری كرده اند، به جز یك یا دو نفر (از جمله یوسف صیادی)، گروه بازیگران قهوه ی تلخ هستند. این گروه تنها در قهوه ی تلخ به این تشابه افراد در كنار هم وجود دارند. در هیچ یك از تولیدات پیشین مدیری، تا این حد گروهش به گروه قهوه ی تلخ تشابهی نداشته است؛ علی الخصوص حوالی ۴ سال پیش. برای مثال اخیراً بیژن بنفشه خواه به طوری محوری در طنزهای مهران مدیری ظاهر می شود؛ چه در قهوه ی تلخ و چه در كلیپ اخیر. در این دو ساخته، مدیری بسیار به استفاده از رقص در ساخته هایش علاقه مند شده است. اتفاقاً در قهوه ی تلخ نیز رقص چاقو بیژن بنفشه خواه با استقبال قابل توجهی مواجه شد، به نحوی كه بعضی فقط برای دیدن آن صحنه، بارها و بارها آن قسمت را نگاه می كردند. اتفاقاً این اتفاق دقیقاً برای كلیپ اخیر نیز رخ داد. می بخشید اگر از كلمه ی اتفاق بیش از حد استفاده شد. ولی واقعاً ممكن است این همه اتفاق ناخودآگاه و با فاصله ی ۴ سال رخ دهد یا به دلیل قرابت زمانی (چند ماهه نه چند ساله) شاهد عملكردی مشابه در دو محصول ظاهراً بی ربط بوده ایم؟!
۲- چرا مهران مدیری این كلیپ را تولید كرده است؟ البته اگر فرض كنیم كه فقط این یك كلیپ بوده است. در این صورت ما باید مدیری را فردی از همه جا بی خبر و ساده لوح در نظر بگیریم كه یا خیلی بیكار بوده، یا پولش خیلی زیادی كرده و یا با ممیزی های صدا و سیما و وزارت ارشاد آشنایی نداشته كه تمامی این موارد احتمالاتی نامعقول است و حداقل برای مهران مدیری كه به عنوان باران دیده ترین گرگ عرصه ی طنز كشور مطرح می باشد، كاملاً بعید به نظر می رسد.
۳- چرا دقیقاً هنگامی این كلیپ سر از اینترنت در می آورد كه همه ی ملت برای دیدن قسمت بعدی قهوه ی تلخ روزشماری می كنند؟
الف) چون دیدن این مجموعه خاطره ای خوش در اذهان مردم به جای می گذارد و آن ها نظرشان به مهران مدیری بیشتر جلب شده و افزایش رضایت مندی آن ها، باعث افزایش استقبالشان نه تنها از قهوه ی تلخ بلكه از هر مجموعه و فیلمی می شود كه در آینده مهران مدیری بسازد.
ب) چون بالأخره روزی باید این كلیپ را مردم ببینند؛ چه وقتی بهتر از الآن؟ یك ماه است كه ملت قهوه ی تلخ را ندیده اند؛ پس می توان از اشتهای كاذب مضاعف ایجاد شده نهایت بهره را برد. این كلیپ هم كه نه از صدا و سیما قابل پخش است و نه از طریق شبكه ی خانگی قابل توزیع؛ پس تنها راه ارائه ی آن به مردم از اینترنت است كه نه به مجوز احتیاج دارد و نه كسی می تواند ثابت كند كه این فیلم توسط چه كسی سر از اینترنت درآورده.
۴- خشایار الوند در مصاحبه ای در همین رابطه با كافه سینما گفت: "این كلیپ مربوط به یك مجموعه آیتم هست كه 4 سال پیش ساخته شد و قرار بود وارد شبكه خانگی بشود." یعنی واقعاً ما باور كنیم كه وقتی شما، گروهی هستید كه از مسئول روابط عمومی و مدیر تبلیغاتش گرفته تا بازیگران و كارگردانش حرفه ای ترین گروه طنز هستید، به همین راحتی بدون در نظر گرفتن خط قرمزها و سود و زیاد مالی آن، مجموعه ای از آیتم ها را ساخته و سپس در گوشه ای بایگانی كرده اید تا خاك بخورد؟ به همین سادگی، به همین خوشمزگی؟ این جمله را به عنوان یك شوخی بی مزه می توانیم از آقای الوند بپذیریم. ملایم ترین عبور از خط قرمزها در این کلیپ، قرار دادن پرچم شیر و خورشید به طور واضح در مقابل دوربین بود. همین یک صحنه به تنهایی کفایت می کند که یک فیلم بالکل مجوزی دریافت نکند.
۵- اگر گروه شما، دست اندركاران مجموعه های شما و آرشیو كارهایتان این قدر بی در و پیكر است، پس چرا حتی یك دقیقه از قهوه ی تلخ درز نمی كند؟ چرا فقط همین كاری كه برای نمایش راهی جز درز كردن نداشته، از طریقی نامعلوم (!!!) منتشر می شود؟ آن هم در حالی که خودتان نیز می دانید که چنین صحنه هایی بسیاری مرزها را نادیده گرفته و ممکن است برایتان در آینده دردسر آفرین باشد. آقای الوند، آقای مدیری! باور بفرمایید اگر گوش هایمان دراز است، دال بر خریّتمان نیست، بلكه ارثی است. ضمناً یك كره خر هم می تواند حدس بزند كه این ماجرا از چه قرار است؛ چه برسد به خر.
اهداف احتمالی برای انتشار این كلیپ:
۱- سنجش آستانه ی صبر و بررسی برخورد مسئولان ذیربط با كلیپی كه تمامی بازیگران آن شناخته شده اند ولی تمامی صحنه هایش از نظر قوانین صدا و سیما و وزارت ارشاد غیر قابل پخش است. طبیعتاً اگر این كلیپ، تبعات خاصی برای مدیری و گروهش به دنبال نداشته باشد -كه ظاهراً نخواهد داشت- ممكن است همین رویه در مورد بسیاری از دیگر آیتم ها و دیگر كلیپ های غیر قانونی ادامه پیدا كند.
۲- اگر دقت كرده باشید، مدتی است كه مهران مدیری مدام دارد خود را در ورطه های مختلف می آزماید. برای پخش «قهوه تلخ» با صدا و سیما در افتاد، در این مورد هم با همه. به نظر می رسد از نظر روان شناختی، كودك درون مدیری به شدت زنده است و می خواهد با قدرتها در بیفتد و ثابت كند كه كسی نمی تواند جلودار شیطنت هایش باشد.
۳- با وجود این كه این كلیپ مجوزی دریافت نكرده بود، ولی از بسیاری خط قرمزها عبور كرد و ممكن است همین بی تفاوتی مسئولین در قبال آن، موجب تسهیل نادیده گرفتن ممیزی ها در دیگر تولیدات صدا و سیما و شبكه ی پخش خانگی شود؛ حداقل كار این گروه برای انجام اعمال مشابه در طنزهای دیگر آسان تر می شود؛ چون خودشان قبح این قبیل صحنه ها را پیش تر از بین برده اند و نه تنها هیچ تذكری دریافت نكرده بلكه تشویق هم شده اند.
به هر حال اگر این فیلم محتوای مجرمانه داشته است، دست اندركاران آن باید پاسخ گو باشند؛ زیرا این كلیپ بر اساس گفته های الوند در آرشیو بایگانی شده بوده و شخصی جز خودشان به آن دسترسی نداشته است. پس مسئولیت درز آن نیز با خودشان خواهد بود.
با تساهل و تسامحی كه دولت فعلی و بدنه ی مسئولین فرهنگی ما به آن دچار شده اند و آزادی های سیاسی را به مسلخ آزادی های فرهنگی و اجتماعی برده اند، باید هر روز منتظر راه و روش نوینی برای غافل گیر شدن باشیم.
اگر این عمل به رویه ای تبدیل گردد بسیار خطرناك خواهد بود. هر كلیپ و فیلم با محتوای ناهنجاری، دیگر نه از طریق دی وی دی های فیلم های هالیوود، بلكه توسط فیلم سازان خودمان وارد خانه هایمان خواهد شد. در این صورت به زودی شاهد پدیده ای به نام كلیپ ها و مجموعه های اینترنتی خواهیم بود!
این كه برخی می گویند ایرادی ندارد، همین كلیپ پوز ضد انقلاب ها را به خاك مالید گزافی بیش نیست! با حركات ناهنجار نمی توان ناهنجاری را اصلاح كرد. برای نیل به هدف مقدس، نمی توان از ابزارهای ناپاك استفاده كرد؛ لا اقل اخلاق اسلامی این چنین حكم نمی كند؛ البته اخلاق ماكیاولیستی چرا. حتی اگر ابزارگرایانه نیز به قضیه بنگریم، آن چه از ماهواره بیشترین اثر سوء را روی مردم دارد، این شبكه های سخیف نیست؛ بی بی سی، صدای آمریكا و امثالهم است كه این كلیپ تهی از به طنز كشیدن آنان بود.
بعد التحریر:
۱- حمید داوود آبادی، نویسنده و محقق دفاع مقدس که چند روز پیش با دعوت سیامک انصاری و برای تجلیل از مهران مدیری به پشت صحنه ی «قهوه ی تلخ» رفته بود، به نقل از انصاری به خبرنگار مشرق گفت: "این مجموعه 5 قسمت است که فقط یک قسمت از آن به صورت اتفاقی منتشر شده". اگر دعا کنید شاید چهار قسمت دیگر هم به صورت کاملاً اتفاقی (!!!) در اینترنت منتشر شود.
۲- قابل توجه کسانی که بنده را با مضامینی هم چون متوهم، بدبین و امثالهم خطاب می کردند، همان طور که حدس می زدم و عرض کرده بودم، اظهارات خشایار الوند دروغ از آب درآمد. مهران مدیری، ۲۸ دی در نامه ی کوتاهی نوشت: «اردیبهشتماه سال 1387، یعنی حدوداً یک ماه پس از پخش سریال «مرد هزار چهره» طراحی چند سیدی برای تولید در شبکه نمایش خانگی را شروع کردم که یکی از آنها موضوع ماهواره بود.»
مهم نیست ۲ سال پیش این کلیپ ساخته شده یا به قول الوند ۴ سال پیش، اما دروغ چرا؟!!! آن هم از هنرمند جماعت! اگر سیاست مداری دروغ می گفت، می گفتیم عادت کردیم، ولی هنرمند و دروغ؟!