منتقد (نه مخالف)، مستقل (نه جناحی)

اطلاع رسانی و نقد مسائل سیاسی و هر آن چه مستقیماً و غیر مستقیم،سیاسی است؛از امروز،از دیروز و از فردا

جمهوری اسلامی و تک حزبی گری(1)-مقایسه ی نظرات شهید مطهری و احمدی نژاد

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 

شهید مطهری: در حكومت اسلامی احزاب آزادند. هر حزبی اگر عقیده ی غیر اسلامی هم دارد، آزاد است.


آقای احمدی نژاد در تیرماه ۸۹، گفتند: « نظام ما فقط یک حزب دارد و آن ولایت است. » متن زیر، قسمتی از کتاب آینده ی انقلاب اسلامی شهید مطهری است (صفحات ۴۶ و ۴۷) که تقابل نظر شهید مطهری با آقای احمدی نژاد را نشان می دهد. در یادداشت های آینده، بیشتر پیرامون این موضوع خواهم نوشت و نظرات دیگر بزرگان هم چون امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری را با نظر آقای احمدی نژاد مقایسه خواهم کرد.


« مطلبی راجع به حکومت اسلامی آینده عرض می كنم. همین طور كه رهبر و پیشوای ما ما مكرر و صریح این مطلب را بیان کرده اند - فرق رهبر ما با ديگر رهبران اينست كه او آن چه را كه می‏گويد همان را عمل می كند اما رهبران ديگر، اول باغ سبز و سرخ نشان می دهند و بعد هم‏ زیرش می زنند - در حكومت اسلامی‏ احزاب آزادند. هر حزبی اگر عقيده غير اسلامی هم دارد، در ابراز عقیده ی خودش آزاد است، فکرش آزاد است، هرچه دلش می خواهد بگوید. ما فقط اجازه ی توطئه گری و فريب كاری نمی‏دهيم. در حدی که فکر و عقیده ی خودشان را صریحاً می گویند و با منطق ما در حال جنگ هستند، ما آن ها را می پذیریم اما اگر بخواهند در زیر لوای اسلام، یا مظاهر اسلام افکار و عقاید خودشان را بگویند ما حق داریم از اسلام خودمان دفاع کنیم که اسلام این را نمی گوید، به نام اسلام این کار را نکن، به نام خودت بکن. 

چنين آزادی بحث و گفتگویی را گمان نمی‏كنم در جایی‏ ديگر نظيری بتوان برايش پيدا كرد. شما كی در تاريخ عالم ديده ايد كه در مملكتی كه همه مردمش احساسات مذهبی دارند به غير مذهبی ها آن اندازه‏ آزادی بدهند كه بيايند در مسجد پيامبر يا در مكه بنشينند و حرف خودشان‏ را آن طور كه دلشان مي خواهد بزنند، خدا را انكار كنند، منكر پيامبری‏ شوند، نماز و حج و را رد كنند و بگويند ما اين ها را قبول نداريم، اما معتقدان مذهب با نهايت احترام با آنها برخورد كنند.

در تاريخ اسلام از اين نمونه های درخشان فراوان می بينيم و به دليل همين‏ آزادی ها بود كه اسلام توانست باقی بماند. اگر در صدر اسلام در جواب كسی كه‏ مي آمد و می گفت من خدا را قبول ندارم، می گفتند بزنيد و بكشيد، امروز ديگر اسلامی وجود نداشت. اسلام به اين دليل باقيمانده كه با شجاعت و با صراحت با افكار مختلف مواجه شده است. »

                                                                            کتاب آینده ی انقلاب اسلامی شهید مطهری (صفحات ۴۶ و ۴۷)



 

جملات شهید مطهری و نیز اظهار نظر آقای احمدی نژاد، هر دو به اندازه ی کافی واضح و شفافند. باید همواره این نکته را مد نظر داشت که اگر چه آقای احمدی نژاد رئیس جمهور ایران هستند، ولی آن چه ایشان می گوید، الزاماً نظر مقام معظم رهبری، امام خمینی یا بنیانگذاران نظام هم چون شهید مطهری و شهید بهشتی نیست. البته ایشان به عنوان رئیس جمهور، می تواند هر اظهار نظری بکند، ولی نه نظر ایشان وحی منزل است و نه حرف ایشان حرف آخر.

 

از منظر قانون اساسی:

گذشته از مقایسه ی نظر آقای احمدی نژاد با شهید مطهری، اگر این حرف ایشان به معنای ممنوعیت فعالیت احزاب و به معنی تک حزبی گری باشد، خلاف نص صریح قانون اساسی است؛

براساس اصل ۲۶ قانون اساسی، احزاب آزادند و بر همين اساس قانون فعاليت احزاب در ۱۳۶۰ به تصويب مجلس شورای اسلامی رسيد.

در خصوص آزادی احزاب، از اصل۲۶ چندنكته مستفاد می شود.

الف) احزاب در جمهوری اسلامی به رسميت شناخته شده اند.

ب) نه تنها احزاب، بلكه كثرت گرايی و رشد ساير نهادها نيز قوام يافته اند.

ج) عضويت در احزاب آزاد است.

د) احزاب در چارچوب قانون آزادند.

هـ) گروه ها می توانند فعاليتهای متفاوتی از جمله سياسی، صنفی اجتماعی، مذهبی و غیره داشته باشند.

 

ادامه دارد ...

 

+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۰۶ساعت 19:39  توسط احسان رستگار   | 

محوری به نام مخاطب

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 

عمریست که از حضور او جا ماندیم               در غربت سرد خویش تنها ماندیم

  او منتظر است تا که ما برگردیم               ماییم که در غیبت کبری ماندیم

با عرض سلام و تبریک ولادت امام مهدی (عج) خدمت تمامی بازدیدکنندگان عزیز و مهربان. تعطیلات تابستان به سلامت!

اگر بنا به جبران مافات باشد که به گمانم ناممکن است، باید به دلیل خلف وعده ای که در نوشتن یادداشت های متعدد پس از امتحانات کرده ام و بازگشت پس از ۳۵ روز، بارها و بارها از شما عزیزان عذرخواهی کنم. تصمیم گرفته ام که ان شاء الله به کارهای معوقه ام بپردازم و فعلاً وبلاگ را به روز نکنم، ولی امشب نکته ای مرا به شک انداخت و بر آن داشت که لطف مخاطبین وبلاگ را بی جواب نگذارم. طی برخی نظرات وبلاگ و تماس های تلفنی، شماری از دوستان و بازدیدکنندگان وبلاگ، پیشنهاد کردند که بنویس و برخی نیز بنده را شرمنده کردند و درخواست های متعدد نمودند.

حداقل وظیفه ای که در قبال مخاطبین عزیز این وبلاگ دارم، این است که دلیل (یا شاید هم بهانه) خلف وعده ام را عرض کنم؛ حدود یک ماه است که به زادگاهم دوست داشتنی ام (مشهد) برگشته ام و جای شما خالی، در حال تجدید قوا هستم چون حدود دو سالی است که در حال رفت و آمد هستم و مانند پیکان های اوراقی، مستهلک شده ام. فعلاً هم در حال بازیابی روحی، ذهنی و جسمی ام هستم و به همین دلیل مشغولم.  

هرچند که محور اصلی این وبلاگ، جز حق و اسلام نیست، ولی احترام به شما عزیزان بر بنده واجب است و بازدیدکنندگان نیز، از محورهای یک وبلاگ به شما می آیند. پس تصمیم گرفتم تا صادقانه از شما بپرسم که « چقدر تمایل دارید تا یادداشت های جدید این وبلاگ را در تابستان مطالعه فرمایید؟ » نوشتن یا عدم نوشتن یادداشت های آینده بنده (البته تا پایان تابستان) به نتایج این نظرسنجی بستگی دارد.

می توانید به نحو مبسوط و یا مختصر نظراتتان را در این باره بیان کنید. لطفاً ابتدا از این عبارات استفاده فرمایید و سپس در صورت تمایل، نظرتان را توضیح دهید؛

۱- خیلی مایلم. ۲- مایلم. ۳- تمایل ندارم. ۴- بسیار مخالفم.

هم چنین بفرمایید که « تمایل دارید که چند بار در هفته، وبلاگ به روز شود؟ »

لطفاً عزیزان، با نام خانوادگی یا با نشانی وبلاگشان (در صورت وجود) نظر دهند.

از تمامی دوستان پیوندی ام نیز به دلیل کم معرفتی و سر نزدن حلالیت می طلبم. ان شاء الله در آینده جبران کنم. 

 

با تشکر فراوان.

حین دعا برای ظهور حضرت قائم (عج)، ما را نیز فراموش نفرمایید. التماس دعا!

به امید دیدار!

یا حق!

 

+ نوشته شده در  دوشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۰۴ساعت 22:5  توسط احسان رستگار   |