مسائل فرهنگی از مسائل اقتصادی و سیاسی مهم تر است
بسم الله الرّحمن الرّحیم

این یادداشت، اختصاص یافته است به قسمتی از فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری که به نظر بنده نقطه ی عطف سخنان ایشان بود. جان افکار رهبری و نیز بخشی محوری از جهان بینی ایشان، در ۳ دقیقه ی پایانی سخنان ایشان نهفته بود. این قسمت، مربوط می شد به دیدگاه ایشان نسبت به اولویت مسائل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نسبت به یکدیگر که شاید بسیاری از جمله کسانی که اسلامشان التقاطی است و کلاً خیلی قاطی پاتی است و رگه هایی پر رنگ از مارکسیزم در تفکراتشان موج می زند را کمی به فکر فرو برد. البته آن هایی که ما دیدیم، شاید کارشان از رگه های التقاطی و مارکسیستی گذشته باشد و در نهایت به سرنوشت امثال پسر آیت الله طالقانی دچار شوند؛ یعنی کسانی که اسلام را نه به خاطر تمامی احکامش، بلکه فقط به خاطر عدالت خواهی اش و نه عدالت خواهی جامع، بلکه فقط از جنبه ی اقتصادی می خواهند و بس. کسانی که اسلام را هم مادی تفسیر می کنند و روح لطیف معنوی اسلام را از آن می گیرند و به پوسته ی دین قانعند. گاهی نیز اگر جرئت نمی کنند علناً فریاد بزنند که « ما اسلام را نه آن طور که هست، بلکه آن طور می خواهیم قبول داریم » به این دلیل است که می خواهند حداقل اسماً انقلابی مسلمان باقی بمانند و نه انقلابی مارکسیست. گاهاً نیز خودشان را در دایره ی انقلابیونی تعریف می کنند که در اوایل انقلاب به ناحق مارکسیست خوانده می شدند؛ حال آن که در همان زمان، افرادی نیز بودند که به حق مارکسیست خوانده می شدند که اتفاقاً اکثریت را شامل می شدند.
مسئله ی مهمی که در ذهن بنده همیشه هست، آن طور که فرمودند، در جلسه هم مطرح شده، مورد دغدغه ی افراد است، مسئله ی فرهنگ است. مهم است؛ از مسائل اقتصادی مهم تر است، از مسائل سیاسی مهم تر است، مسئله ی فرهنگ است.
فرهنگ چیست؟ فرهنگ عبارت است از آن درک، برداشت، فهم، معتقد و باور انسان ها و روحیات و خلقیات انسان ها در زندگی؛ آن هایی است که انسان را به کار در زندگی وادار می کند. فرهنگ حاکم در یک کشور مثلاً اگر چنان چه فرهنگ مسئولیت پذیری بود، این عمل مردم را هدایت می کند. نقطه ی مقابل حالت بی مسئولیتی است، که انسان نسبت حوادث، نسبت به قضایا، نسبت به آینده ، نسبت به دشمن، نسبت به دوست احساس مسئولیت نکند. مسئولیت پذیری، تزریق مسئولیت پذیری و هدیه کردن آن به ارواح مردم، به افکار مردم و روحیات مردم این تقویت فرهنگ است. ایثارگری، وجدان کاری، انضباط، تعاون اجتماعی، سازگاری اجتماعی، پرهیز از اصراف، اصلاح الگوی مصرف، روحیه ی قناعت، استحکام در آن چه که تولید می کنیم، این ها فرهنگ است، فرهنگ این هاست. این ها را باید در مردم تقویت کرد. درستکاری، زنده نگه داشتن اندیشه های امام و انقلاب، روحیه ی انسجام و اتحاد اسلامی، آن چیزی که قرآن هم ما را به او امر می کند، تفکرات امام هم به او امر می کند، انقلاب هم ما را به او حمل می کند و امر می کند. با برادران مسلمان، با هم میهنان، حالت اتحاد، انسجام، تعصب متقابل نسبت به یکدیگر، تعصب مثبت داشته باشیم. در عرض گستره ی امت اسلامی هم همین جور، اتحاد. این ها آن فرهنگ است. یکی از آن ها البته فرهنگ عفاف است، فرهنگ ساده زیستی است، این هاست.
این کارها به عهده ی کیست؟ رسانه ها خیلی نقش دارند، ولی رسانه ها قالبند. محتوا و مضمون دست ماست که حالا بحث مفصلی دارد که جایش این جا نیست. ان شاء الله در جای خودش من راجع به این صحبت خواهم کرد. کارهای مهمی بر عهده ی ماهاست، بر عهده ی حوزه های علمیه است که این کارها را باید ان شاء الله انجام بدهیم.
دیگر طولانی شد صحبت ما. خداوند ان شاء الله که همه ی ما را در راه انقلاب، در راه اسلام نگه دارد. زندگی ما را وقف اسلام بکند. مرگ ما را در راه اسلام و برای اسلام و برای خودش قرار بدهد. آن چه که می گوییم، می شنویم و می کنیم، آن را برای خودش و در راه خودش قرار بدهد. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.