به مناسب تعطیلی «آینده»/ رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند + شعری در خطاب به کمیته فیلترینگ
بسم الله الرّحمن الرّحیم
این یادداشت بنا بر ملاحظاتی در سایت «آینده» بدون شعر منتشر شد.
یادداشت مدیر مسئول؛ احسان رستگار: این که چه آینده ای برای آینده رقم خواهد خورد را آیندگان مشخص خواهند کرد، اما آن چه محتوم به گواهی تاریخ است، این است که رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند. اگر بر فرض آینده نیمه ارتباطکی با برخی فسیل های سابق قدرت و دلسوزان فعلی مملکت داشت، اما سر در آخور قدرت نداشت. آینده بنا داشت با رویکرد سراپا انتقاد گونه اش، کمی از هیکل قناسی را که رسانه های مجیزگو و مزدور در فضای رسانه ای ایجاد کرده اند، بکاهد. آینده، همواره نیم نگاهی به گذشته و گوشه ی چشمی به آینده داشت که حاضر نبود خود فروشی کند و حق را نگوید ولو اگر کام برخی را تلخ کند.
آینده قربانی حریتش شد. این که آینده میان تعلیق و توقیف بود، آری بود. آینده، توهم توطئه را تعلیق و ساده لوحی را توقیف می کرد. هم می دانست دندان های دشمن خارجی تیز است و هم خاله خرس ها و روباه های مکار داخلی را می دید. از این رو بود که چپ و راست و هم رسانه های معاند و بیگانه، چشم دیدنش را نداشتند.
ما مدعی بودیم نه تنها این دولت را بلکه هر دولتی را به نقدمی کشیم. هیچ کس نباید از هدیه ای چون نقد محروم بماند و آینده نیز در این زمینه دست و دلبازترین رسانه ی ایران جمهوری اسلامی ایران بود. ما نقد هبه می کردیم ولی زهر مارمان پس می آوردند.
آینده نمادی است از میزان آزادی بیان در زمان پاک ترین دولت تاریخ (!). وقتی کمیته ی تعیین مصادیق پایگاه های مجرمانه از افرادی هم چون وزیر اطلاعات، مخابرات، آموزش و پرورش، علوم و تحقیقات، فرهنگ و ارشاد و امثالهم تشکیل شده است، چه توقعی از عادلانه و قانونی بودن رأیشان می شود داشت؟! در چنین کمیته ای چگونه می تواند منتقدترین سایت از گزند مسدودیت و توقیف جان سالم به در ببرد؟
آن چه آینده دچارش شد، سرانجامی است که نصیب دلسوزان شجاع می شود. آینده می رود تا برخی دریابند که این مشکل از آینده نیست که سیاه نمایی می کند؛ بلکه آینده چشم تیزبین و زبان گویای دردهای جامعه و عیوب مسئولین بود. آینده دیده بان درد آشنایی بود که نمی توانست کاستی ها و کژی ها را ببیند و دم نزند. آینده یک کرسی آزاد اندیشی بود که از قضا مسئولینش حزب اللّهی بودند و کرسی نشینانش براساس فرموده ی رهبری، مشمول قاعده ی جذب حداکثری شده بودند ولی عده ای همواره می خواستند و می خواهند که آن ها را به دایره ی وسیع حداقل هایی که دفع شدند هول دهند.
ما بی کینه ایم از نظام؛ بغضمان را فرو می خوریم و آن را هدایت می کنیم به سمت جریانات انحرافی حاکم. این اتفاقات مرا به یاد آن سخنان امام در زمان ترور شهید مطهری انداخت و ناخودآگاه عبارات زیر در ذهنم شکل گرفت:
فیلتر کنید ما را! منطق شما فیلتر است! فیلتر شما، ترور مجازی است! بکشید ما را مجازاً! لیکن کشتن ما مجازاً، شما را راه رهایی نخواهد ساخت حقیقتاً!
شعر زیر را در قبال زحمات بی دریغ کمیته ی فیلترینگ تقدیمتان می کنم و این است شرح حال آینده و ما و شما و این کمیته. البته ذکر این نکته ضروری است که عبارات تند به کار رفته در شعر زیر نه خطاب به رئیس محترم این کمیته یعنی دادستان کل کشور است و نه دیگر افراد غیر دولتی؛ بلکه معطوف به تعدادی از اعضای دولتی این کمیته می باشد.
هم فیلترینگ بر سایت های شما نیز بگذرد / هم رونق رسانه های شما نیز بگذرد
ای رأیتان چون نیزه برای فیلترینگ دراز / این تیزی فیلترینگ شما نیز بگذرد
این کمیته از کسان به شما ناکسان رسید / نوبت ز ناکسان این کمیته نیز بگذرد
بیش از دو سال نمانده از آنِ دولت دهم / بعد از دوسال، قدرت ز عنان شما نیز بگذرد
ای تو که فیلترینگ سپرده به چوپان گرگ طبع / این گرگی فیلترینگ شما نیز بگذرد
فیلترینگ دیمی و توقیف نکبت ناگهان / بر سایت و روزنامه های شما نیز بگذرد
بر فیلترینگ فنله ای ز تحمل سپر کنیم / تا سختی نظر تنگ شما نیز بگذرد
ای مفتخر به رسانه های مجیزگوی خویشتن / تأثیر رأی و نفوذ شما نیز بگذرد
این فیلترینگ سخت، از پی آن تا کند خراب / از دولت بعد، خفقان بر شما نیز بگذرد
چون داد «آینده» به جهان در بقا نکرد / بیداد کمیته فیلترینگ شما نیز بگذرد
«آینده» کهنه سوار، غبارش فرو نشست / گرد کمیته سواران شما نیز بگذرد
از سایت ها، چو غرش «آینده» گذشت و رفت / این قیل و قال سفیدنمایان شما نیز بگذرد