اگر صدا و سیما مستقل است، به جای قالیباف، نسخه ایرانی پوتین را تمسخر کند!
بسم الله الرّحمن الرّحیم
جمعه شب 15 مهرماه، در برنامه ی هفتگی 7 روز چنان محمدباقر قالیباف تمسخر شد، که گویی وی فلان شخصیت کلاه بردار یا بی لیاقت و وصله ای نچسب در نظام شایسته سالار ماست. برنامه «7روز» برنامه ای است که به صورت هفتگی و معمولاً در یکی از پر مخاطب ترین ساعات جمعه شب ها یعنی حدفاصل اخبار شبانگاهی و برنامه ی سینمایی 7 از شبکه ی 3 سیما پخش می شود. دیشب در بخشی از این برنامه که به شوخی با افراد مختلف، از داخلی گرفته تا خارجی می پردازد. این بخش که فتوکاتور نام دارد، با پخش عکس هایی شروع به شوخی با یک شخصیت می کند و بعضاً مکالمه هایی خیالی بین آن شخص با برنامه 7 روز را روایت می کند. دیشب این بخش از 7 روز از شوخی با سردار رویانیان شروع شد که کاملاً به جا و منطقی به نظر می آمد. این شوخی به استقلالی بودن سردار رویانیان و تصدی سمت مدیریت هیأت رئیسه ی باشگاه پیروزی پرداخت. شوخی آخر این بخش هم با نیش و کنایه هایی که این روزها در همه ی کشورها از سوژه های دائم است و فراوان به ولادیمیر پوتین زده می شود و این که او دوباره می خواهد رئیس جمهور شود. اما هیچ اشاره ای به شباهت های آقای احمدی نژاد با پوتین نشد و البته چنین توقعی هم از سیما می رفت. در میان شوخی با این دو شخصیت، فتوکاتور به شوخی با شهردار تهران پرداخت که هر چه بیشتر این شوخی ادامه پیدا می کرد، بی مناسبت تر و بی موضوعیت تر به نظر می رسید. نهایت گلایه ی نویسنده ی برنامه به قالیباف، ترافیک شهر تهران بود! گویی قالیباف کارخانه ی ماشین سازی داشته و از قبل این کارخانه کلی پول به جیب زده و به این ترتیب در این 6 سال وضعیت ترافیکی شهر تهران این شده است که می بینیم. حال آن که بسیاری از کارشناسان مقصر اصلی این ترافیک را رابطه ی صمیمانه ی دولت با ایران خودرو می دانند که با سوء مدیریت و سوء تدبیر بدون توجه به ظرفیت موجود خیابان ها و فضای پایتخت، خودروها را روانه ی شهر تهران می کنند.قسمت های دیگری از این بخش با نیش و کنایه هایی به تونل توحید ادامه پیدا کرد و به نظر یکی از مشکلات دست اندرکاران این برنامه با ظاهر شهردار پایتخت بود. بسیار خنده دار بود که گوینده ی برنامه آن چنان به قالیباف صفات حسنه ای هم چون خوشتیپ، دکتر، خوش قیافه و امثالهم را نسبت می داد که گویی گناه است کسی به طور خدادادی از ظاهری آراسته و جذاب برخوردار باشد. گوینده ی برنامه با لحنی تمسخر آمیز ناخواسته چنان قالیباف را خوش تیپ ترین شهردار جهان معرفی کرد که فکر نکنم حتی خود قالیباف هم به فکرش خطور می کرد که تا این حد جذاب به نظر رسیده باشد.
اگر بخواهیم از دیدگاه کسانی که اصولاً از بیخ و بن صدا و سیما را سفارشی و برنامه هایش را بی خاصیت در نظر می گیرند به این برنامه نگاه کنیم، تلاش نگارنده در جهت نقد این برنامه و امثال این برنامه عبث خواهد بود و راهی جز رد تمام و کمال این گونه برنامه ها باقی نمی ماند. پس با دیدگاهی شاید بیش از حد خوش بینانه به نقد این قسمت این برنامه می پردازم.
صدا و سیمایی که خودش خود را رسانه ی ملی می داند، چرا فقط عده ای را یا جریانی را در تیر رس انتقادات و بعضاً توهین ها و حتی اتهامات خود قرار می دهد؟ چرا اگر بشنویم که به محمدباقر قالیباف، به علی لاریجانی، به علی مطهری، به آیت الله هاشمی رفسنجانی و بسیاری دیگر -که ممکن است خیلی با طیف مسئولین ارشد صدا و سیما هم جهت نباشند- فلان بخش خبری توهین کرده یا صفت ناروایی نسبت داده یا به سوژه ی تسمخر خود اختصاصش داده، تعجب نمی کنیم، اما هیچ گاه انتقاد به دولت از سطح اطرافیان پرونده دار رئیس جمهور فراتر نمی رود؟ چرا خوش تیپی قالیباف و ورزشکار بودن او و خلبان بودنش و دکتر بودنش و عینک آفتابی اش و ظاهر آراسته اش می شود عیب و از دیگر سو؛ وقتی پزشکان متخصص زیبایی پس از تحصن خانگی رئیس جمهور می گویند آقای احمدی نژاد صورتش را بوتاکس کرده تا زیباتر و شاداب تر به نظر برسد همه باید زبان به دهان بگیرند و صدا و سیما هم که گویی این سوژه ی داغ رسانه ای و جنجالی اصلاً محل پرداخت ندارد و باید از کنارش بی تفاوت بگذرد! چرا وقتی آقای احمدی نژاد کاپشنش را کنار گذاشته و کت و شلوار پوش می شود، کسانی که کاپشن او را حسن تلقی می کردند، به روی خود نمی آورند که یکی از نمادهای ساده زیستی رئیس جمهورشان را از تنش به در آورده اند. ما که نه کاپشن بهاره پوشیدن به نظرمان نماد ساده زیستی است و پوشیدنش حسن و نه کت و شلوار زیبا و آراسته پوشیدن به نظرمان رذیله و نماد اشرافی گری است. اما کسانی باید پاسخ گوی این انتقاد ما باشند که به این خاطر به آقای احمدی نژاد افتخار می کردند که لباس سوپوری می پوشید، چهره اش خیلی زیبایی خیره کننده ای نداشت، به جای کت کاپشن می پوشید، گاهی اوقات کفش هایش را واکس نمی زد و دلایل مشابه.
تونل توحید را شهردار تهران با آن همه مشقت و سنگ اندازی دولت و عدم تخصیص بودجه دولت جهت احداث و افتتاح این تونل که به گفته ی کارشناسان معماری و شهرسازی، از شاهکارهای سازه ای است، به تمسخر بکشانیم و از طرف دیگر هر حرکت دولت را چه خوب و چه بد، چه حسن و چه عیب، در بوغ و کرنا کرده و به نحوی ملموس به نفع دولت تبلیغ کنیم. به نحوی تبلیغ کنیم که گویی صدا و سیما بلندگوی دولت است. یعنی دولت و شخص آقای احمدی نژاد باید آن قدر دیده شود که نه تنها هیچ گاه از دو خبر اول هیچ یک از اخبار تصویر و صدای مبارکشان حذف نشود، بلکه باید هفته ای چند بار تحت عناوین مختلف و به بهانه های گوناگون و با برنامه هایی در مورد مسکن مهر، افتتاح فلان طرح استانی و یا بهمان ثمره ی خارق العاده ی هدفمند کردن یارانه ها مردم را وادار به تمجید از دولت کنیم و در صدا و سیما خدمتگزاری و قدرت دولت را بیش از پیش به رخ بکشیم و درماندگی و احتیاج بی مثال مردم به چنین دولتی را فریاد کنیم. از دیگر سو افرادی هم چون شهردار تهران سوژه ی به تسمخر کشیده شدن و فتوکاتور هستند و نه وجودشان منفعت خاصی برای مردم دارد و نه می توان در موردشان برنامه ی خاصی ساخت! البته در این مورد خواسته نه این است که از شهردار تمجید شود؛ بلکه این بیت حکایت حال خواسته ی ماست: ما را به خیر تو امید نیست صدا و سیما، شر مرسان!
اگر امثال این برنامه ها می خواستند ارزنی عدالت را برقرار کنند، به جای تمسخر افرادی هم چون آقای رویانیان که از مسئولین رده دوم دولت محسوب می شود، می توانست شخص رئیس دولت یا حلقه ی اول وی را به چالش بکشاند. نکته ای که نه تنها در برنامه ها، بلکه حتی در مصاحبه های تلویزیونی وی نیز دیده نمی شود. مثلاً این که احمدی نژاد و مشایی چقدر شبیه پوتین و مدودف هستند یا می توانند باشند، از سوژه هایی است که اگر صدا و سیما مستقل بود نمی توانست رهایش کند یا حداقل این که چرا ناخودآگاه وقتی اسم پوتین را می شنویم یاد احمدی نژاد می افتیم هم موضوع جالبی برای چندین و چند برنامه است. یا این که همان طور که پوتین صورتش را جراحی زیبایی کرده، رئیس جمهور ما هم دست کمی از او در این زمینه ندارد نیز قابل طرح است ومی تواند مردم را بخنداند یا حتی بگریاند.
این که برنامه سازی با شخص قالیباف مشکل داشته باشد هیچ جای تعجبی ندارد. این که برنامه سازانی با قالیباف مشکل شخصی یا جمعی یا خانوادگی یا خصومت خصوصی داشته باشند هم محتمل است. به هر حال شهردار تهران و رئیس سابق نیروی انتظامی جمهوری اسلامی همان طور که بسیاری را از خود خشنود کرده، ممکن است برخی را نیز رنجانده باشد. اما وقتی همه ی این برنامه سازان در یک جا جمع می شوند و آن جا هم از قضا رسانه ی ملی نام دارد، بحث ما آغاز می شود. علامت سؤال بزرگ ما جایی در ذهنمان نقش می بندد که یک باید از دولت تعریف کرد. در مواردی که یکی از اعضای دولت از جهت اقتصادی، فکری و یا هر دو فاسد است، باید با انصاف و احتیاط مضاعف از وی انتقاد کرد اما زمانی که می خواهیم در موردی گروهی که از قضا با دولت مخالف یا منتقد آن اند صحبت کنیم، دهان دریدگی و توهین و استهزاء و تهمت امری عادی و در راستای آزادی بیان باید تلقی شود.
با نزدیک تر شدن به انتخابات مجلس و حضور نماینده ی قالیباف و لاریجانی در شورای 7+8 (جبهه متحد اصول گرایان) این شائبه مطرح می شود که شاید رویکرد کوتاه مدت صدا و سیما تا انتخابات 90 مجلس و نیز رویکرد بلند مدتش تا انتخابات 92 ریاست جمهوری، به گونه ای باشد که بیش از گذشته نوک پیکان انتقاداتش رابه سمت مخالفین دولت نشانه رود و از دولت و حامیانش جدی تر حمایت کند؛ همان گونه که تا کنون نیز جز این مسبوق به سابقه نبوده است و به همین دلیل است که بسیاری صدا و سیما را رسانه ای حزبی می دانند نه ملی.
بعد التّحریر:
همین یادداشت در سایت خبری-تحلیلی «آینده»